Blog . Profile . Archive . Email  


آزاد

 با سلام و خسته نباشید خدمت شما عزیزان به وبلاگ من خوش امدید لطفا مطالبی که مد نظرتان است را برای ما ارسال فرمایید

نوشته شده در دو شنبه 29 اسفند 1398برچسب:,ساعت 12:23 توسط mohammad pezhman| |

mohammadpzh@yahoo.com

نوشته شده در سه شنبه 6 فروردين 1398برچسب:,ساعت 13:45 توسط mohammad pezhman| |

مغز انسان فقط ۱۴۰۰ گرم وزن دارد و با همین وزن کم خیلی از متخصصین مغز و اعصاب را به خود مشغول کرده است. با پیشرفت دستگاه های عکس برداری از مغز، بهتر می توان در مورد مغز انسان تحقیق کرد و چیزهایی یاد گرفت اما شیوه ی کاری مغز سؤالاتی اساسی در مورد انسان مطرح می کند که ممکن است نشان دهد ما همه چیز را در مورد آن چه در حال رخ دادن است، ندانیم.
اگرچه به این معنی نیست که نمی توانیم به آن بیاندیشیم. در هر صورت، بهتر است به غواصی در میان این معماهای حل نشده بپردازیم. آماده شوید تا با اولین معما روبرو شوید:

) معمای هوشیاری:
این قسمت ممکن است موجب توهم شود. اما آیا شما واقعا"ً ذهن دارید. دانشمندان نمی دانند مغز دقیقا" کجا تمام می شود و کجا ذهن شروع می شود. آیا هر دو یکی هستند؟ در مورد روح چطور؟ آیا این ها در مغز ما هستند؟ چه چیزی مسئول تفکرات منحصر به فرد ماست؟ چه چیزی مسئول احساس آن کسی که هستیم می شود؟ همه از فیلسوف ها گرفته تا فیزیک دانان به این سؤالات در مورد هشیاری فکر کرده اند و به هیچ چیز نرسیده اند.
برای مدت زمان زیادی مطالعه بر روی هشیاری، خارج از حدود قابل مطالعه محسوب می شد. خوب حق هم داشتند شما چگونه می توانید چنین چیز غیرعینی را به روش علمی بررسی کنید؟ روش علمی برای اندازه گیری کمیت ها به کار می رود. یا حداقل چیزهایی را با آن بررسی می کردند که ملموس و عینی بود. چگونه چیزی که یک انسان احساس می کند می تواند تبدیل به چیزی شود که یک انسان دیگر بتواند آن را اندازه گیری کند؟ اما حالا، در ادامه ی حس طمع دانشمندان برای فهمیدن همه چیز در مورد جهان، دانشمندان تلاش می کنند تا بفهمند که چیزی مثل هشیاری انسان چگونه کار می کند.
اگرچه سؤالات عمیق متافیزیکی در مورد طبیعت یک روح، یک ذهن و مغز این سؤال را که آیا کار بر روی این موضوع در محدوده ی کاری دانشمندان قرار می گیرد یا نه به کناری می راند، مغز یک جورهایی با تفکرات هشیارانه ی ما در ارتباط است.
به کمک تصویربرداری مغزی، دانشمندان می توانند قسمت های مختلف مغز را به روشنی ببینند و می دانند که می توانند با جراحی یا مواد شیمیایی مغز و هشیاری ما را تغییر دهند. اما چیزی که دانشمندان نمی دانند این است که در چه مرحله ای از فرآیند، یک نرون شلیکی تبدیل به تفکر هشیار می شود. ممکن است چیزهایی که تشکیل دهنده ی هشیاری هستند، در تمام مغز پراکنده باشند. قسمت های مختلف در جمجمه که هر یک مسئول قسمتی از بدن یک انسان است. اما همان طور که قبلا" اشاره کردیم، چندین تن معمای حل نشده در مورد مغز وجود دارد که به چگونگی کار کردن این بخش ها با هم دیگر مربوط می شود.
هم چنین دانشمندان در حال بررسی رابطه ی بین کارهای حین هشیاری و عدم هشیاری هستند. یک سری چیزها مثل نفس کشیدن و حفظ ضربان قلب هستند که ما لازم نیست به آنها فکر کنیم. ارتباط مغز با این اقدامات در زمان هشیاری چه تفاوتی با ارتباط آن با این ها، در زمان عدم هشیاری دارد؟ آیا اصلا" تفاوتی دارند؟ ما دوست داریم که فکر کنیم خودمان تصمیمات خودمان را می گیریم.
اما تحقیقات اخیر نشان می دهد که ممکن است حتی ما این تصمیمات را خودمان هم نگیریم. این تحقیقات این گونه به این نتیجه رسید که با استفاده از اسکنرهای مغزی، توانستند واکنش مغز یک انسان را دقیقا" ۷ ثانیه قبل از آن که خود شخص بفهمد چه تصمیمی گرفته شده است، پیش بینی کنند. هشیاری ما ممکن است فقط یک خیال باطل باشد.
ممکن است چیزی مثل آزادی یا اختیار در آخرین لحظات ممکن وارد معادله شود. چیزی که حالت برتری نسبت به آن چه که مغز تصمیم گرفته است، دارد. البته نباید ناگفته بماند که دانشمندانی که این تحقیق را انجام دادند، پذیرفته اند که این آزمایش در ساده ترین حالت آزمایشگاهی برای انجام کاری شبیه به فشردن یک دکمه صورت گرفته است و برای تصمیماتی مثل انتخاب یک شغل که انتخاب های خیلی مهم تری هستند، اصلا" صورت نگرفته است.
آیا ما می توانیم این معماهای مغز را حل کنیم؟ چه کسی می داند. وسیله ی ما برای حل این معماها همان چیزی بوده است که در موردش تحقیق می کرده ایم.
یکی از مشکلات دست یابی به اصل یک خاطره این است که به نظر می رسد گاهی به مغز هم نارو می زنند و آن را گول می زنند. به طور مثال ما اغلب خاطراتی ناصحیح را برای خود ایجاد می کنیم.
۲) داستان پلیسی و دیگر سؤالات دیگر در مورد حافظه:
در فیلم درخشش های ابدی یک ذهن پاک که در سال ۲۰۰۴ به نمایش درآمد و در آن جیم کری و کیت و نیس لت یک پروسه را برای پاک کردن تمام خاطرات خویشاوندانشان از مغزشان تحمل کردند. فیلم روش های زیادی را استفاده کرد تا نشان دهد که چگونه خاطرات متلاشی و ناپدید می شوند و این تبدیل به رقابتی با زمان شد که در آن شخصیت کری تصمیم می گیرد که این پروسه تکمیل نشود. او تلاشی می کند که خاطراتش در مورد ونیس لت را به وسیله ی پنهان نگه داشتن آن ها در دیگر خاطرات نامربوط حفظ کند.
ج) موفق باشی. اما حتی حالا نه تنها دانشمندان نمی دانند که خاطرات ما چگونه شکل می گیرند بلکه آن ها نمی دانند چگونه آن ها را به خاطر می آوریم و چگونه فراموش شان می کنیم. خاطرات ما انواع مختلفی دارند. ما انسان ها آشغال جمع کن هایی هستیم که اطلاعات مربوط به چگونگی پختن کلوچه ی محبوب مادربزرگ مان تا چگونگی حل معادلات ریاضی مهندسی پیشرفته را به طور صحیح دسته بندی می کنیم. اما چه چیزی مغز را وا می دارد تا این ها را ذخیره کند؟ چه جایی این اطلاعات را قرار می دهد و چرا اطلاعاتی را که ما به آن ها واقعا" احتیاج داریم واقعا" نمی توانیم دوباره به دست آوریم؟
دانشمندان توانسته اند بفهمند که برخی از انواع خاطره ها یا اطلاعات حافظه ای ما کجا ذخیره می شوند. هم چنین آن ها فهمیده اند که چگونه وقتی که این اطلاعات در حال ذخیره شدن هستند، نرون ها شلیک می کنند و سیناپس ها تقویت می شوند. اما آن ها نمی دانند که چه چیزی در نرون ها وجود دارند که خاطره ها و اطلاعات را ذخیره می کنند یا چگونه آن ارتباطات سیناپس وقتی که شما بخواهید یک خاطره را فراموش کنید، منحل می شوند. در سال ۲۰۰۸ نشانه ها و سرنخ هایی یافت شد که ممکن است سرانجام بتواند به ما کمک کند که بتوانیم یخ این پرونده را بشکنیم. در یک تحقیق دانشمندان توانستند بفهمند که نرون هایی که در هنگام به خاطر آوردن یک خاطره فعال شدند، شبیه همان هایی هستند که در هنگام وقوع همان اتفاق (که تبدیل به یک خاطره شده است) شلیک کرده اند. بنابراین وقتی که شما دارید در مورد به یادآوری خاطرات قدیمی صحبت می کنید، واقعا" دارید این کار را انجام می دهید چرا که مغز شما دقیقا" همان عملیات را دارد تکرار می کند. کاری که در اول هم انجام داده بود.
اما اگر دفعه ی اولی هم وجود نداشت، آن وقت چه طور؟ یکی از مشکلات دست یابی به اصل یک خاطره این است که به نظر می رسد گاهی به مغز هم نارو می زنند و آن را گول می زنند. به طور مثال ما اغلب خاطراتی ناصحیح را برای خود ایجاد می کنیم. در ۷ جولای سال ۲۰۰۵، لندن یک سری بمب گذاری را تجربه کرد. یک تحقیق که متعاقب این اتفاقات روی داد نشان می داد که از هر ۱۰ نفر ۴ نفر دارای خاطرات غلطی از این وقایع بودند چرا که ادعا می کردند که یک فیلم تلویزیونی را (که اصلا" وجود خارجی هم نداشت) در مورد آن وقایع دیده اند. اگر ما داریم یک سری چیزهای نامعتبر و غلط را در مغز خود ذخیره می کنیم، آیا حافظه ی ما هیچ گونه مفهومی را برای آن در نظر می گیرد؟ طبق آن چه که متفکران باستانی مثل ارسطو گفته اند ما به خاطره ها و حافظه مان برای پیش بینی و پیش گویی آینده نیاز داریم.
سؤال در مورد آن چیزی که ما تجربه کرده ایم و چگونگی تجربه کردن آن، ما را به سمت معمای حل نشده ی دیگری در مورد مغز هدایت می کند.
۳) رازهای خوابیدن و رویاها:
هیچ کس نمی داند رؤیاهای شیرین از چه چیزی ساخته شده اند، چرا ما چنین رؤیاهایی داریم و یا حتی ما چرا می خوابیم تا عمرمان از دست رود.
آیا این را قبول دارید؟ ما هر شب چند ساعت را با چشمان بسته طی می کنیم و دانشمندان هم نمی دانند که چرا؟ اما آن ها الان می دانند که اگر یک انسان دچار کم خوابی شود، به شدت خطرناک است. هم چنین می دانند که ممکن است که در خواب برخی از چیزهای مفید تکاملی به دست آید. احتمالا" شده که بر روی مسئله ای ریاضی فکر کرده اید و نتوانسته اید آن را حل کنید و پس از خوابیدن و بیدار شدن توانسته اید آن را حل کنید، فرآیند حل شدن مسئله در خواب صورت گرفته است. مسلما" در دوران انسان های اولیه، خواب یک گیجی سودمند بوده است. تصور کنید که انسان اولیه ناگهان نیمه شب می خواسته که به قدم زدن بپردازد و در همان حین با یک ببر دندان خنجری روبرو می شده که آن هم در پی شکاری در نیمه شب بوده است. پس همان بهتر که انسان در نیمه شب در غارش خوابیده باشد. در طرف دیگر، در این عصر سرعت و ثانیه های حیاتی، این خواب ها چندان ویژگی قابل توجهی نیست چرا که حدود یک سوم عمر ما صرف آن می شود.


● چرا نوزادان این قدر به خواب احتیاج دارند؟
چند تئوری برای این که چرا ما به این مقدار از خواب نیاز داریم وجود دارد. یک عقیده آن است که خواب حالت احیاگری را برای بدن دارد و به آن فرصت می دهد تا استراحت کند. اما اگر هدف از به خواب رفتن، استراحت باشد، پس چرا مغز ما هم چنان به شدت به کار کردن ادامه می دهد؟ این احتمال وجود دارد که وقتی ما خوابیم، مغز ما در حال تمرین و اجرای روش های حل مشکلات آن هم قبل از انجام کامل آن ها در دنیای واقعی باشد. چندین تحقیق وجود دارد که بدون خواب که دانش ما را در مغز پایدار می کند، امکان یادگیری وجود ندارد.
برخی از این تحقیقات ممکن است اشارات صحیحی به دانش آموزان داشته باشد. یکی از محققان ادعا می کند که ممکن است که برای دانش آموزان خوب باشد که دروس خود را مرور کنند تا خسته شوند و پس از آن بخوابند به جای آن که تمام شب را بیدار باشند و درس بخوانند. برخی از مدارس ساعت آغاز اولین کلاس خود را تغییر داده اند تا دانش آموزان راهنمایی و دبیرستان بتوانند زمان بیش تری را برای یک چرت کوتاه داشته باشند.
احتمالا" شده که بر روی مسئله ای ریاضی فکر کرده اید و نتوانسته اید آن را حل کنید و پس از خوابیدن و بیدار شدن توانسته اید آن را حل کنید، فرآیند حل شدن مسئله در خواب صورت گرفته است.
پس باید بگوییم که این دانش آموزان به جای این که از در و دیوارها بالا بروند و همه جا را به هم بریزند، می خوابند و اجازه می دهند که کمی اموال عمومی عمر مفید بیش تری داشته باشند. پس از آن چه می شود؟ وقتی که در سال ۱۹۱۵، حالت REM Sleep (حالتی که در آن انسان در حال خواب دیدن است و چشمان انسان حرکت سریعی دارند) کشف شد. از آن به عنوان «اقلیمی جدید در مغز» یاد شد. اگر چه دانشمندان تلاش کرده اند که به این اقلیم ناشناخته مغز حملاتی داشته باشند، هم چنان معماها در مورد توپوگرافی (مکان یابی) آن وجود دارد. همانند خواب، رؤیاها هم ممکن است نمایش دهنده ی نوعی از اوقات ورزشی مغز باشند، با رؤیا به یک انسان اجازه داده می شود تا از چیزهای روحی تمام استفاده اش را بکند و افکار و خاطرات را یکپارچه کند.
یا شاید هم زندگی چیزی بیش از یک رؤیا نباشد. وقتی که خوابید در حال تجربه کردن چندین تن محرک های مجازی هستید که به نوعی مغزتان در حال پردازش آن هاست. در حالت بیداری، ممکن است محرک های اضافه تری برای احساسات مختلف وجود داشته باشند، اما ممکن است مغز همان چیزها را در مورد آن ها هم انجام دهد. اگر مغز به همان اندازه که در زمان بیداری فعال است، در زمان خواب هم فعال باشد، پس کل زندگی ما یک رؤیای بیداری است.
۴) معماهایی دیگر : چرا مغز از کار کردن دست بر می دارد؟
وقتی که در یک رمان یا پرده ی سینما می بینیم که یک قاتل روی دور است، فوریت ویژه ای برای کارآگاه ماجرای ما وجود دارد تا او را قبل از آن که عمل خلاف دیگری مرتکب شود، بگیرد. رقابتی بین کارآگاه و زمان. راز چگونگی از بین رفتن سلول های مغزی توسط بیماری های عصبی متفاوت از این نیست. به طوری که میلیون ها نفر و خانواده های آن ها می توانند قسم بخورند که اختلال یا آسیب مغز می تواند ترسناک، ناامید کننده و نهایتا" کشنده باشد.
هیچ گلوله ی جادویی ساخته نشده است تا بتواند عمل کردهای مغز را به حالت اول برگرداند یا پس از آن که سلول های مغزی از دست رفتند، آن ها را دوباره رشد دهد.
یک چیزی که این اختلالات را به خصوص ترسناک می کند این است که در مورد این که چگونه چنین اختلالاتی رخ می دهد یا چگونه باید با آن ها برخورد کرد، که اطلاعات زیادی نداریم. به طور مثال قضیه ی بیماران آلزایمری را در نظر بگیرید. این اختلال در پشت دو نشانه ی مهم قرار دارد: "پلاک های نشاسته ای و بافت های در هم تنیده ی نئوروفیبریلی." اما این نشانه ها چه معنی ای می دهند؟ آیا وجود آن ها، آغازگر فرآیند آلزایمر است یا آن ها نتیجه ی خود آلزایمر هستند؟ و اگر این دو در این بیماری دخیل هستند ما چه کاری برای جدا نگه داشتن آن ها و عدم تأثیر آن ها بر مغز می توانیم انجام دهیم؟ تا همین الان که دارید این مقاله را می خوانید هیچ گلوله ی جادویی ساخته نشده است تا بتواند عمل کردهای مغز را به حالت اول برگرداند یا پس از آن که سلول های مغزی از دست رفتند، آن ها را دوباره رشد دهند.
در سال ۱۹۹۰، رئیس جمهور آمریکا جرج بوش پدر اعلام کرد دهه ی آخر قرن بیستم، دهه ی مغز است. اعلامیه ی بوش در مورد دهه ی مغز پیشرفت هایی را که در فهمیدن چگونگی کارکرد مغز صورت گرفته بود را تأیید کرد چرا که نشان می داد ما برای چیزی که در حال رخ دادن در مغز است به تلاش ها و پیگیری های بیش تری نیاز داریم. بوش یک سری از بیماری های عصبی را ذکر کرد و اظهار امیدواری کرد که بتوانیم در مورد آن ها چیزهای بیش تری بفهمیم مثل آلزایمر، سکته های مغزی، توهم (اوتیسم)، جنون، پارکنیسون، Hunting ton و بیماری تحلیل عضلانی.
همان طور که احتمالا" شما حدس زده اید، یک دهه برای حل همه ی مسائلی که مربوط به مغز ما می شود، کم است برای فهمیدن این که چگونه مغز از کارکردن دست می کشد، دانشمندان نیاز دارند که بر روی چگونگی کارکرد واقعی مغز بیش تر کار کنند. وقتی که دانشمندان وظیفه ی کلی قسمت های مختلف مغز را بدانند، فقط می ماند که بفهمند که سیستم های مغز چگونه با هم کار می کنند. به خصوص در مورد کارکردهایی که یک شخص در طول روز به آن ها نیاز دارد.
مغز انسان فقط ۱۴۰۰ گرم وزن دارد و با همین وزن کم خیلی از متخصصین مغز و اعصاب را به خود مشغول کرده است. با پیشرفت دستگاه های عکس برداری از مغز، بهتر می توان در مورد مغز انسان تحقیق کرد و چیزهایی یاد گرفت اما شیوه ی کاری مغز سؤالاتی اساسی در مورد انسان مطرح می کند که ممکن است نشان دهد ما همه چیز را در مورد آن چه در حال رخ دادن است، ندانیم.
اگرچه به این معنی نیست که نمی توانیم به آن بیاندیشیم. در هر صورت، بهتر است به غواصی در میان این معماهای حل نشده بپردازیم. آماده شوید تا با اولین معما روبرو شوید:

) معمای هوشیاری:
این قسمت ممکن است موجب توهم شود. اما آیا شما واقعا"ً ذهن دارید. دانشمندان نمی دانند مغز دقیقا" کجا تمام می شود و کجا ذهن شروع می شود. آیا هر دو یکی هستند؟ در مورد روح چطور؟ آیا این ها در مغز ما هستند؟ چه چیزی مسئول تفکرات منحصر به فرد ماست؟ چه چیزی مسئول احساس آن کسی که هستیم می شود؟ همه از فیلسوف ها گرفته تا فیزیک دانان به این سؤالات در مورد هشیاری فکر کرده اند و به هیچ چیز نرسیده اند.
برای مدت زمان زیادی مطالعه بر روی هشیاری، خارج از حدود قابل مطالعه محسوب می شد. خوب حق هم داشتند شما چگونه می توانید چنین چیز غیرعینی را به روش علمی بررسی کنید؟ روش علمی برای اندازه گیری کمیت ها به کار می رود. یا حداقل چیزهایی را با آن بررسی می کردند که ملموس و عینی بود. چگونه چیزی که یک انسان احساس می کند می تواند تبدیل به چیزی شود که یک انسان دیگر بتواند آن را اندازه گیری کند؟ اما حالا، در ادامه ی حس طمع دانشمندان برای فهمیدن همه چیز در مورد جهان، دانشمندان تلاش می کنند تا بفهمند که چیزی مثل هشیاری انسان چگونه کار می کند.
اگرچه سؤالات عمیق متافیزیکی در مورد طبیعت یک روح، یک ذهن و مغز این سؤال را که آیا کار بر روی این موضوع در محدوده ی کاری دانشمندان قرار می گیرد یا نه به کناری می راند، مغز یک جورهایی با تفکرات هشیارانه ی ما در ارتباط است.
به کمک تصویربرداری مغزی، دانشمندان می توانند قسمت های مختلف مغز را به روشنی ببینند و می دانند که می توانند با جراحی یا مواد شیمیایی مغز و هشیاری ما را تغییر دهند. اما چیزی که دانشمندان نمی دانند این است که در چه مرحله ای از فرآیند، یک نرون شلیکی تبدیل به تفکر هشیار می شود. ممکن است چیزهایی که تشکیل دهنده ی هشیاری هستند، در تمام مغز پراکنده باشند. قسمت های مختلف در جمجمه که هر یک مسئول قسمتی از بدن یک انسان است. اما همان طور که قبلا" اشاره کردیم، چندین تن معمای حل نشده در مورد مغز وجود دارد که به چگونگی کار کردن این بخش ها با هم دیگر مربوط می شود.
هم چنین دانشمندان در حال بررسی رابطه ی بین کارهای حین هشیاری و عدم هشیاری هستند. یک سری چیزها مثل نفس کشیدن و حفظ ضربان قلب هستند که ما لازم نیست به آنها فکر کنیم. ارتباط مغز با این اقدامات در زمان هشیاری چه تفاوتی با ارتباط آن با این ها، در زمان عدم هشیاری دارد؟ آیا اصلا" تفاوتی دارند؟ ما دوست داریم که فکر کنیم خودمان تصمیمات خودمان را می گیریم.
اما تحقیقات اخیر نشان می دهد که ممکن است حتی ما این تصمیمات را خودمان هم نگیریم. این تحقیقات این گونه به این نتیجه رسید که با استفاده از اسکنرهای مغزی، توانستند واکنش مغز یک انسان را دقیقا" ۷ ثانیه قبل از آن که خود شخص بفهمد چه تصمیمی گرفته شده است، پیش بینی کنند. هشیاری ما ممکن است فقط یک خیال باطل باشد.
ممکن است چیزی مثل آزادی یا اختیار در آخرین لحظات ممکن وارد معادله شود. چیزی که حالت برتری نسبت به آن چه که مغز تصمیم گرفته است، دارد. البته نباید ناگفته بماند که دانشمندانی که این تحقیق را انجام دادند، پذیرفته اند که این آزمایش در ساده ترین حالت آزمایشگاهی برای انجام کاری شبیه به فشردن یک دکمه صورت گرفته است و برای تصمیماتی مثل انتخاب یک شغل که انتخاب های خیلی مهم تری هستند، اصلا" صورت نگرفته است.
آیا ما می توانیم این معماهای مغز را حل کنیم؟ چه کسی می داند. وسیله ی ما برای حل این معماها همان چیزی بوده است که در موردش تحقیق می کرده ایم.
یکی از مشکلات دست یابی به اصل یک خاطره این است که به نظر می رسد گاهی به مغز هم نارو می زنند و آن را گول می زنند. به طور مثال ما اغلب خاطراتی ناصحیح را برای خود ایجاد می کنیم.
۲) داستان پلیسی و دیگر سؤالات دیگر در مورد حافظه:
در فیلم درخشش های ابدی یک ذهن پاک که در سال ۲۰۰۴ به نمایش درآمد و در آن جیم کری و کیت و نیس لت یک پروسه را برای پاک کردن تمام خاطرات خویشاوندانشان از مغزشان تحمل کردند. فیلم روش های زیادی را استفاده کرد تا نشان دهد که چگونه خاطرات متلاشی و ناپدید می شوند و این تبدیل به رقابتی با زمان شد که در آن شخصیت کری تصمیم می گیرد که این پروسه تکمیل نشود. او تلاشی می کند که خاطراتش در مورد ونیس لت را به وسیله ی پنهان نگه داشتن آن ها در دیگر خاطرات نامربوط حفظ کند.
ج) موفق باشی. اما حتی حالا نه تنها دانشمندان نمی دانند که خاطرات ما چگونه شکل می گیرند بلکه آن ها نمی دانند چگونه آن ها را به خاطر می آوریم و چگونه فراموش شان می کنیم. خاطرات ما انواع مختلفی دارند. ما انسان ها آشغال جمع کن هایی هستیم که اطلاعات مربوط به چگونگی پختن کلوچه ی محبوب مادربزرگ مان تا چگونگی حل معادلات ریاضی مهندسی پیشرفته را به طور صحیح دسته بندی می کنیم. اما چه چیزی مغز را وا می دارد تا این ها را ذخیره کند؟ چه جایی این اطلاعات را قرار می دهد و چرا اطلاعاتی را که ما به آن ها واقعا" احتیاج داریم واقعا" نمی توانیم دوباره به دست آوریم؟
دانشمندان توانسته اند بفهمند که برخی از انواع خاطره ها یا اطلاعات حافظه ای ما کجا ذخیره می شوند. هم چنین آن ها فهمیده اند که چگونه وقتی که این اطلاعات در حال ذخیره شدن هستند، نرون ها شلیک می کنند و سیناپس ها تقویت می شوند. اما آن ها نمی دانند که چه چیزی در نرون ها وجود دارند که خاطره ها و اطلاعات را ذخیره می کنند یا چگونه آن ارتباطات سیناپس وقتی که شما بخواهید یک خاطره را فراموش کنید، منحل می شوند. در سال ۲۰۰۸ نشانه ها و سرنخ هایی یافت شد که ممکن است سرانجام بتواند به ما کمک کند که بتوانیم یخ این پرونده را بشکنیم. در یک تحقیق دانشمندان توانستند بفهمند که نرون هایی که در هنگام به خاطر آوردن یک خاطره فعال شدند، شبیه همان هایی هستند که در هنگام وقوع همان اتفاق (که تبدیل به یک خاطره شده است) شلیک کرده اند. بنابراین وقتی که شما دارید در مورد به یادآوری خاطرات قدیمی صحبت می کنید، واقعا" دارید این کار را انجام می دهید چرا که مغز شما دقیقا" همان عملیات را دارد تکرار می کند. کاری که در اول هم انجام داده بود.
اما اگر دفعه ی اولی هم وجود نداشت، آن وقت چه طور؟ یکی از مشکلات دست یابی به اصل یک خاطره این است که به نظر می رسد گاهی به مغز هم نارو می زنند و آن را گول می زنند. به طور مثال ما اغلب خاطراتی ناصحیح را برای خود ایجاد می کنیم. در ۷ جولای سال ۲۰۰۵، لندن یک سری بمب گذاری را تجربه کرد. یک تحقیق که متعاقب این اتفاقات روی داد نشان می داد که از هر ۱۰ نفر ۴ نفر دارای خاطرات غلطی از این وقایع بودند چرا که ادعا می کردند که یک فیلم تلویزیونی را (که اصلا" وجود خارجی هم نداشت) در مورد آن وقایع دیده اند. اگر ما داریم یک سری چیزهای نامعتبر و غلط را در مغز خود ذخیره می کنیم، آیا حافظه ی ما هیچ گونه مفهومی را برای آن در نظر می گیرد؟ طبق آن چه که متفکران باستانی مثل ارسطو گفته اند ما به خاطره ها و حافظه مان برای پیش بینی و پیش گویی آینده نیاز داریم.
سؤال در مورد آن چیزی که ما تجربه کرده ایم و چگونگی تجربه کردن آن، ما را به سمت معمای حل نشده ی دیگری در مورد مغز هدایت می کند.
۳) رازهای خوابیدن و رویاها:
هیچ کس نمی داند رؤیاهای شیرین از چه چیزی ساخته شده اند، چرا ما چنین رؤیاهایی داریم و یا حتی ما چرا می خوابیم تا عمرمان از دست رود.
آیا این را قبول دارید؟ ما هر شب چند ساعت را با چشمان بسته طی می کنیم و دانشمندان هم نمی دانند که چرا؟ اما آن ها الان می دانند که اگر یک انسان دچار کم خوابی شود، به شدت خطرناک است. هم چنین می دانند که ممکن است که در خواب برخی از چیزهای مفید تکاملی به دست آید. احتمالا" شده که بر روی مسئله ای ریاضی فکر کرده اید و نتوانسته اید آن را حل کنید و پس از خوابیدن و بیدار شدن توانسته اید آن را حل کنید، فرآیند حل شدن مسئله در خواب صورت گرفته است. مسلما" در دوران انسان های اولیه، خواب یک گیجی سودمند بوده است. تصور کنید که انسان اولیه ناگهان نیمه شب می خواسته که به قدم زدن بپردازد و در همان حین با یک ببر دندان خنجری روبرو می شده که آن هم در پی شکاری در نیمه شب بوده است. پس همان بهتر که انسان در نیمه شب در غارش خوابیده باشد. در طرف دیگر، در این عصر سرعت و ثانیه های حیاتی، این خواب ها چندان ویژگی قابل توجهی نیست چرا که حدود یک سوم عمر ما صرف آن می شود.


● چرا نوزادان این قدر به خواب احتیاج دارند؟
چند تئوری برای این که چرا ما به این مقدار از خواب نیاز داریم وجود دارد. یک عقیده آن است که خواب حالت احیاگری را برای بدن دارد و به آن فرصت می دهد تا استراحت کند. اما اگر هدف از به خواب رفتن، استراحت باشد، پس چرا مغز ما هم چنان به شدت به کار کردن ادامه می دهد؟ این احتمال وجود دارد که وقتی ما خوابیم، مغز ما در حال تمرین و اجرای روش های حل مشکلات آن هم قبل از انجام کامل آن ها در دنیای واقعی باشد. چندین تحقیق وجود دارد که بدون خواب که دانش ما را در مغز پایدار می کند، امکان یادگیری وجود ندارد.
برخی از این تحقیقات ممکن است اشارات صحیحی به دانش آموزان داشته باشد. یکی از محققان ادعا می کند که ممکن است که برای دانش آموزان خوب باشد که دروس خود را مرور کنند تا خسته شوند و پس از آن بخوابند به جای آن که تمام شب را بیدار باشند و درس بخوانند. برخی از مدارس ساعت آغاز اولین کلاس خود را تغییر داده اند تا دانش آموزان راهنمایی و دبیرستان بتوانند زمان بیش تری را برای یک چرت کوتاه داشته باشند.
احتمالا" شده که بر روی مسئله ای ریاضی فکر کرده اید و نتوانسته اید آن را حل کنید و پس از خوابیدن و بیدار شدن توانسته اید آن را حل کنید، فرآیند حل شدن مسئله در خواب صورت گرفته است.
پس باید بگوییم که این دانش آموزان به جای این که از در و دیوارها بالا بروند و همه جا را به هم بریزند، می خوابند و اجازه می دهند که کمی اموال عمومی عمر مفید بیش تری داشته باشند. پس از آن چه می شود؟ وقتی که در سال ۱۹۱۵، حالت REM Sleep (حالتی که در آن انسان در حال خواب دیدن است و چشمان انسان حرکت سریعی دارند) کشف شد. از آن به عنوان «اقلیمی جدید در مغز» یاد شد. اگر چه دانشمندان تلاش کرده اند که به این اقلیم ناشناخته مغز حملاتی داشته باشند، هم چنان معماها در مورد توپوگرافی (مکان یابی) آن وجود دارد. همانند خواب، رؤیاها هم ممکن است نمایش دهنده ی نوعی از اوقات ورزشی مغز باشند، با رؤیا به یک انسان اجازه داده می شود تا از چیزهای روحی تمام استفاده اش را بکند و افکار و خاطرات را یکپارچه کند.
یا شاید هم زندگی چیزی بیش از یک رؤیا نباشد. وقتی که خوابید در حال تجربه کردن چندین تن محرک های مجازی هستید که به نوعی مغزتان در حال پردازش آن هاست. در حالت بیداری، ممکن است محرک های اضافه تری برای احساسات مختلف وجود داشته باشند، اما ممکن است مغز همان چیزها را در مورد آن ها هم انجام دهد. اگر مغز به همان اندازه که در زمان بیداری فعال است، در زمان خواب هم فعال باشد، پس کل زندگی ما یک رؤیای بیداری است.
۴) معماهایی دیگر : چرا مغز از کار کردن دست بر می دارد؟
وقتی که در یک رمان یا پرده ی سینما می بینیم که یک قاتل روی دور است، فوریت ویژه ای برای کارآگاه ماجرای ما وجود دارد تا او را قبل از آن که عمل خلاف دیگری مرتکب شود، بگیرد. رقابتی بین کارآگاه و زمان. راز چگونگی از بین رفتن سلول های مغزی توسط بیماری های عصبی متفاوت از این نیست. به طوری که میلیون ها نفر و خانواده های آن ها می توانند قسم بخورند که اختلال یا آسیب مغز می تواند ترسناک، ناامید کننده و نهایتا" کشنده باشد.
هیچ گلوله ی جادویی ساخته نشده است تا بتواند عمل کردهای مغز را به حالت اول برگرداند یا پس از آن که سلول های مغزی از دست رفتند، آن ها را دوباره رشد دهد.
یک چیزی که این اختلالات را به خصوص ترسناک می کند این است که در مورد این که چگونه چنین اختلالاتی رخ می دهد یا چگونه باید با آن ها برخورد کرد، که اطلاعات زیادی نداریم. به طور مثال قضیه ی بیماران آلزایمری را در نظر بگیرید. این اختلال در پشت دو نشانه ی مهم قرار دارد: "پلاک های نشاسته ای و بافت های در هم تنیده ی نئوروفیبریلی." اما این نشانه ها چه معنی ای می دهند؟ آیا وجود آن ها، آغازگر فرآیند آلزایمر است یا آن ها نتیجه ی خود آلزایمر هستند؟ و اگر این دو در این بیماری دخیل هستند ما چه کاری برای جدا نگه داشتن آن ها و عدم تأثیر آن ها بر مغز می توانیم انجام دهیم؟ تا همین الان که دارید این مقاله را می خوانید هیچ گلوله ی جادویی ساخته نشده است تا بتواند عمل کردهای مغز را به حالت اول برگرداند یا پس از آن که سلول های مغزی از دست رفتند، آن ها را دوباره رشد دهند.
در سال ۱۹۹۰، رئیس جمهور آمریکا جرج بوش پدر اعلام کرد دهه ی آخر قرن بیستم، دهه ی مغز است. اعلامیه ی بوش در مورد دهه ی مغز پیشرفت هایی را که در فهمیدن چگونگی کارکرد مغز صورت گرفته بود را تأیید کرد چرا که نشان می داد ما برای چیزی که در حال رخ دادن در مغز است به تلاش ها و پیگیری های بیش تری نیاز داریم. بوش یک سری از بیماری های عصبی را ذکر کرد و اظهار امیدواری کرد که بتوانیم در مورد آن ها چیزهای بیش تری بفهمیم مثل آلزایمر، سکته های مغزی، توهم (اوتیسم)، جنون، پارکنیسون، Hunting ton و بیماری تحلیل عضلانی.
همان طور که احتمالا" شما حدس زده اید، یک دهه برای حل همه ی مسائلی که مربوط به مغز ما می شود، کم است برای فهمیدن این که چگونه مغز از کارکردن دست می کشد، دانشمندان نیاز دارند که بر روی چگونگی کارکرد واقعی مغز بیش تر کار کنند. وقتی که دانشمندان وظیفه ی کلی قسمت های مختلف مغز را بدانند، فقط می ماند که بفهمند که سیستم های مغز چگونه با هم کار می کنند. به خصوص در مورد کارکردهایی که یک شخص در طول روز به آن ها نیاز دارد.
مغز انسان فقط ۱۴۰۰ گرم وزن دارد و با همین وزن کم خیلی از متخصصین مغز و اعصاب را به خود مشغول کرده است. با پیشرفت دستگاه های عکس برداری از مغز، بهتر می توان در مورد مغز انسان تحقیق کرد و چیزهایی یاد گرفت اما شیوه ی کاری مغز سؤالاتی اساسی در مورد انسان مطرح می کند که ممکن است نشان دهد ما همه چیز را در مورد آن چه در حال رخ دادن است، ندانیم.
اگرچه به این معنی نیست که نمی توانیم به آن بیاندیشیم. در هر صورت، بهتر است به غواصی در میان این معماهای حل نشده بپردازیم. آماده شوید تا با اولین معما روبرو شوید:

) معمای هوشیاری:
این قسمت ممکن است موجب توهم شود. اما آیا شما واقعا"ً ذهن دارید. دانشمندان نمی دانند مغز دقیقا" کجا تمام می شود و کجا ذهن شروع می شود. آیا هر دو یکی هستند؟ در مورد روح چطور؟ آیا این ها در مغز ما هستند؟ چه چیزی مسئول تفکرات منحصر به فرد ماست؟ چه چیزی مسئول احساس آن کسی که هستیم می شود؟ همه از فیلسوف ها گرفته تا فیزیک دانان به این سؤالات در مورد هشیاری فکر کرده اند و به هیچ چیز نرسیده اند.
برای مدت زمان زیادی مطالعه بر روی هشیاری، خارج از حدود قابل مطالعه محسوب می شد. خوب حق هم داشتند شما چگونه می توانید چنین چیز غیرعینی را به روش علمی بررسی کنید؟ روش علمی برای اندازه گیری کمیت ها به کار می رود. یا حداقل چیزهایی را با آن بررسی می کردند که ملموس و عینی بود. چگونه چیزی که یک انسان احساس می کند می تواند تبدیل به چیزی شود که یک انسان دیگر بتواند آن را اندازه گیری کند؟ اما حالا، در ادامه ی حس طمع دانشمندان برای فهمیدن همه چیز در مورد جهان، دانشمندان تلاش می کنند تا بفهمند که چیزی مثل هشیاری انسان چگونه کار می کند.
اگرچه سؤالات عمیق متافیزیکی در مورد طبیعت یک روح، یک ذهن و مغز این سؤال را که آیا کار بر روی این موضوع در محدوده ی کاری دانشمندان قرار می گیرد یا نه به کناری می راند، مغز یک جورهایی با تفکرات هشیارانه ی ما در ارتباط است.
به کمک تصویربرداری مغزی، دانشمندان می توانند قسمت های مختلف مغز را به روشنی ببینند و می دانند که می توانند با جراحی یا مواد شیمیایی مغز و هشیاری ما را تغییر دهند. اما چیزی که دانشمندان نمی دانند این است که در چه مرحله ای از فرآیند، یک نرون شلیکی تبدیل به تفکر هشیار می شود. ممکن است چیزهایی که تشکیل دهنده ی هشیاری هستند، در تمام مغز پراکنده باشند. قسمت های مختلف در جمجمه که هر یک مسئول قسمتی از بدن یک انسان است. اما همان طور که قبلا" اشاره کردیم، چندین تن معمای حل نشده در مورد مغز وجود دارد که به چگونگی کار کردن این بخش ها با هم دیگر مربوط می شود.
هم چنین دانشمندان در حال بررسی رابطه ی بین کارهای حین هشیاری و عدم هشیاری هستند. یک سری چیزها مثل نفس کشیدن و حفظ ضربان قلب هستند که ما لازم نیست به آنها فکر کنیم. ارتباط مغز با این اقدامات در زمان هشیاری چه تفاوتی با ارتباط آن با این ها، در زمان عدم هشیاری دارد؟ آیا اصلا" تفاوتی دارند؟ ما دوست داریم که فکر کنیم خودمان تصمیمات خودمان را می گیریم.
اما تحقیقات اخیر نشان می دهد که ممکن است حتی ما این تصمیمات را خودمان هم نگیریم. این تحقیقات این گونه به این نتیجه رسید که با استفاده از اسکنرهای مغزی، توانستند واکنش مغز یک انسان را دقیقا" ۷ ثانیه قبل از آن که خود شخص بفهمد چه تصمیمی گرفته شده است، پیش بینی کنند. هشیاری ما ممکن است فقط یک خیال باطل باشد.
ممکن است چیزی مثل آزادی یا اختیار در آخرین لحظات ممکن وارد معادله شود. چیزی که حالت برتری نسبت به آن چه که مغز تصمیم گرفته است، دارد. البته نباید ناگفته بماند که دانشمندانی که این تحقیق را انجام دادند، پذیرفته اند که این آزمایش در ساده ترین حالت آزمایشگاهی برای انجام کاری شبیه به فشردن یک دکمه صورت گرفته است و برای تصمیماتی مثل انتخاب یک شغل که انتخاب های خیلی مهم تری هستند، اصلا" صورت نگرفته است.
آیا ما می توانیم این معماهای مغز را حل کنیم؟ چه کسی می داند. وسیله ی ما برای حل این معماها همان چیزی بوده است که در موردش تحقیق می کرده ایم.
یکی از مشکلات دست یابی به اصل یک خاطره این است که به نظر می رسد گاهی به مغز هم نارو می زنند و آن را گول می زنند. به طور مثال ما اغلب خاطراتی ناصحیح را برای خود ایجاد می کنیم.
۲) داستان پلیسی و دیگر سؤالات دیگر در مورد حافظه:
در فیلم درخشش های ابدی یک ذهن پاک که در سال ۲۰۰۴ به نمایش درآمد و در آن جیم کری و کیت و نیس لت یک پروسه را برای پاک کردن تمام خاطرات خویشاوندانشان از مغزشان تحمل کردند. فیلم روش های زیادی را استفاده کرد تا نشان دهد که چگونه خاطرات متلاشی و ناپدید می شوند و این تبدیل به رقابتی با زمان شد که در آن شخصیت کری تصمیم می گیرد که این پروسه تکمیل نشود. او تلاشی می کند که خاطراتش در مورد ونیس لت را به وسیله ی پنهان نگه داشتن آن ها در دیگر خاطرات نامربوط حفظ کند.
ج) موفق باشی. اما حتی حالا نه تنها دانشمندان نمی دانند که خاطرات ما چگونه شکل می گیرند بلکه آن ها نمی دانند چگونه آن ها را به خاطر می آوریم و چگونه فراموش شان می کنیم. خاطرات ما انواع مختلفی دارند. ما انسان ها آشغال جمع کن هایی هستیم که اطلاعات مربوط به چگونگی پختن کلوچه ی محبوب مادربزرگ مان تا چگونگی حل معادلات ریاضی مهندسی پیشرفته را به طور صحیح دسته بندی می کنیم. اما چه چیزی مغز را وا می دارد تا این ها را ذخیره کند؟ چه جایی این اطلاعات را قرار می دهد و چرا اطلاعاتی را که ما به آن ها واقعا" احتیاج داریم واقعا" نمی توانیم دوباره به دست آوریم؟
دانشمندان توانسته اند بفهمند که برخی از انواع خاطره ها یا اطلاعات حافظه ای ما کجا ذخیره می شوند. هم چنین آن ها فهمیده اند که چگونه وقتی که این اطلاعات در حال ذخیره شدن هستند، نرون ها شلیک می کنند و سیناپس ها تقویت می شوند. اما آن ها نمی دانند که چه چیزی در نرون ها وجود دارند که خاطره ها و اطلاعات را ذخیره می کنند یا چگونه آن ارتباطات سیناپس وقتی که شما بخواهید یک خاطره را فراموش کنید، منحل می شوند. در سال ۲۰۰۸ نشانه ها و سرنخ هایی یافت شد که ممکن است سرانجام بتواند به ما کمک کند که بتوانیم یخ این پرونده را بشکنیم. در یک تحقیق دانشمندان توانستند بفهمند که نرون هایی که در هنگام به خاطر آوردن یک خاطره فعال شدند، شبیه همان هایی هستند که در هنگام وقوع همان اتفاق (که تبدیل به یک خاطره شده است) شلیک کرده اند. بنابراین وقتی که شما دارید در مورد به یادآوری خاطرات قدیمی صحبت می کنید، واقعا" دارید این کار را انجام می دهید چرا که مغز شما دقیقا" همان عملیات را دارد تکرار می کند. کاری که در اول هم انجام داده بود.
اما اگر دفعه ی اولی هم وجود نداشت، آن وقت چه طور؟ یکی از مشکلات دست یابی به اصل یک خاطره این است که به نظر می رسد گاهی به مغز هم نارو می زنند و آن را گول می زنند. به طور مثال ما اغلب خاطراتی ناصحیح را برای خود ایجاد می کنیم. در ۷ جولای سال ۲۰۰۵، لندن یک سری بمب گذاری را تجربه کرد. یک تحقیق که متعاقب این اتفاقات روی داد نشان می داد که از هر ۱۰ نفر ۴ نفر دارای خاطرات غلطی از این وقایع بودند چرا که ادعا می کردند که یک فیلم تلویزیونی را (که اصلا" وجود خارجی هم نداشت) در مورد آن وقایع دیده اند. اگر ما داریم یک سری چیزهای نامعتبر و غلط را در مغز خود ذخیره می کنیم، آیا حافظه ی ما هیچ گونه مفهومی را برای آن در نظر می گیرد؟ طبق آن چه که متفکران باستانی مثل ارسطو گفته اند ما به خاطره ها و حافظه مان برای پیش بینی و پیش گویی آینده نیاز داریم.
سؤال در مورد آن چیزی که ما تجربه کرده ایم و چگونگی تجربه کردن آن، ما را به سمت معمای حل نشده ی دیگری در مورد مغز هدایت می کند.
۳) رازهای خوابیدن و رویاها:
هیچ کس نمی داند رؤیاهای شیرین از چه چیزی ساخته شده اند، چرا ما چنین رؤیاهایی داریم و یا حتی ما چرا می خوابیم تا عمرمان از دست رود.
آیا این را قبول دارید؟ ما هر شب چند ساعت را با چشمان بسته طی می کنیم و دانشمندان هم نمی دانند که چرا؟ اما آن ها الان می دانند که اگر یک انسان دچار کم خوابی شود، به شدت خطرناک است. هم چنین می دانند که ممکن است که در خواب برخی از چیزهای مفید تکاملی به دست آید. احتمالا" شده که بر روی مسئله ای ریاضی فکر کرده اید و نتوانسته اید آن را حل کنید و پس از خوابیدن و بیدار شدن توانسته اید آن را حل کنید، فرآیند حل شدن مسئله در خواب صورت گرفته است. مسلما" در دوران انسان های اولیه، خواب یک گیجی سودمند بوده است. تصور کنید که انسان اولیه ناگهان نیمه شب می خواسته که به قدم زدن بپردازد و در همان حین با یک ببر دندان خنجری روبرو می شده که آن هم در پی شکاری در نیمه شب بوده است. پس همان بهتر که انسان در نیمه شب در غارش خوابیده باشد. در طرف دیگر، در این عصر سرعت و ثانیه های حیاتی، این خواب ها چندان ویژگی قابل توجهی نیست چرا که حدود یک سوم عمر ما صرف آن می شود.


● چرا نوزادان این قدر به خواب احتیاج دارند؟
چند تئوری برای این که چرا ما به این مقدار از خواب نیاز داریم وجود دارد. یک عقیده آن است که خواب حالت احیاگری را برای بدن دارد و به آن فرصت می دهد تا استراحت کند. اما اگر هدف از به خواب رفتن، استراحت باشد، پس چرا مغز ما هم چنان به شدت به کار کردن ادامه می دهد؟ این احتمال وجود دارد که وقتی ما خوابیم، مغز ما در حال تمرین و اجرای روش های حل مشکلات آن هم قبل از انجام کامل آن ها در دنیای واقعی باشد. چندین تحقیق وجود دارد که بدون خواب که دانش ما را در مغز پایدار می کند، امکان یادگیری وجود ندارد.
برخی از این تحقیقات ممکن است اشارات صحیحی به دانش آموزان داشته باشد. یکی از محققان ادعا می کند که ممکن است که برای دانش آموزان خوب باشد که دروس خود را مرور کنند تا خسته شوند و پس از آن بخوابند به جای آن که تمام شب را بیدار باشند و درس بخوانند. برخی از مدارس ساعت آغاز اولین کلاس خود را تغییر داده اند تا دانش آموزان راهنمایی و دبیرستان بتوانند زمان بیش تری را برای یک چرت کوتاه داشته باشند.
احتمالا" شده که بر روی مسئله ای ریاضی فکر کرده اید و نتوانسته اید آن را حل کنید و پس از خوابیدن و بیدار شدن توانسته اید آن را حل کنید، فرآیند حل شدن مسئله در خواب صورت گرفته است.
پس باید بگوییم که این دانش آموزان به جای این که از در و دیوارها بالا بروند و همه جا را به هم بریزند، می خوابند و اجازه می دهند که کمی اموال عمومی عمر مفید بیش تری داشته باشند. پس از آن چه می شود؟ وقتی که در سال ۱۹۱۵، حالت REM Sleep (حالتی که در آن انسان در حال خواب دیدن است و چشمان انسان حرکت سریعی دارند) کشف شد. از آن به عنوان «اقلیمی جدید در مغز» یاد شد. اگر چه دانشمندان تلاش کرده اند که به این اقلیم ناشناخته مغز حملاتی داشته باشند، هم چنان معماها در مورد توپوگرافی (مکان یابی) آن وجود دارد. همانند خواب، رؤیاها هم ممکن است نمایش دهنده ی نوعی از اوقات ورزشی مغز باشند، با رؤیا به یک انسان اجازه داده می شود تا از چیزهای روحی تمام استفاده اش را بکند و افکار و خاطرات را یکپارچه کند.
یا شاید هم زندگی چیزی بیش از یک رؤیا نباشد. وقتی که خوابید در حال تجربه کردن چندین تن محرک های مجازی هستید که به نوعی مغزتان در حال پردازش آن هاست. در حالت بیداری، ممکن است محرک های اضافه تری برای احساسات مختلف وجود داشته باشند، اما ممکن است مغز همان چیزها را در مورد آن ها هم انجام دهد. اگر مغز به همان اندازه که در زمان بیداری فعال است، در زمان خواب هم فعال باشد، پس کل زندگی ما یک رؤیای بیداری است.
۴) معماهایی دیگر : چرا مغز از کار کردن دست بر می دارد؟
وقتی که در یک رمان یا پرده ی سینما می بینیم که یک قاتل روی دور است، فوریت ویژه ای برای کارآگاه ماجرای ما وجود دارد تا او را قبل از آن که عمل خلاف دیگری مرتکب شود، بگیرد. رقابتی بین کارآگاه و زمان. راز چگونگی از بین رفتن سلول های مغزی توسط بیماری های عصبی متفاوت از این نیست. به طوری که میلیون ها نفر و خانواده های آن ها می توانند قسم بخورند که اختلال یا آسیب مغز می تواند ترسناک، ناامید کننده و نهایتا" کشنده باشد.
هیچ گلوله ی جادویی ساخته نشده است تا بتواند عمل کردهای مغز را به حالت اول برگرداند یا پس از آن که سلول های مغزی از دست رفتند، آن ها را دوباره رشد دهد.
یک چیزی که این اختلالات را به خصوص ترسناک می کند این است که در مورد این که چگونه چنین اختلالاتی رخ می دهد یا چگونه باید با آن ها برخورد کرد، که اطلاعات زیادی نداریم. به طور مثال قضیه ی بیماران آلزایمری را در نظر بگیرید. این اختلال در پشت دو نشانه ی مهم قرار دارد: "پلاک های نشاسته ای و بافت های در هم تنیده ی نئوروفیبریلی." اما این نشانه ها چه معنی ای می دهند؟ آیا وجود آن ها، آغازگر فرآیند آلزایمر است یا آن ها نتیجه ی خود آلزایمر هستند؟ و اگر این دو در این بیماری دخیل هستند ما چه کاری برای جدا نگه داشتن آن ها و عدم تأثیر آن ها بر مغز می توانیم انجام دهیم؟ تا همین الان که دارید این مقاله را می خوانید هیچ گلوله ی جادویی ساخته نشده است تا بتواند عمل کردهای مغز را به حالت اول برگرداند یا پس از آن که سلول های مغزی از دست رفتند، آن ها را دوباره رشد دهند.
در سا

نوشته شده در جمعه 3 آذر 1391برچسب:,ساعت 16:31 توسط mohammad pezhman| |

معمولاً، زندان‌ها را اماکن ومناطقی می دانیم که اقامتگاه و محل زندگی مجرمان و گناهکارانی است که برای سپری کردن مدت زمان محکومیت خود در آن به سر می‌برند. آمار نیز نشان داده است سالانه هاران گردشگر جهان، تحربه اقامت در زندان‌ها را به دلیل مختلف در کشوری بیگانه لمس می کنند، اما آنچه درادامه مورد اشاره قرار می‌گیرد، سفرهایی تفریحی به زندان‌هایی است که به نوعی بازنشسته شده‌اند!



1. زندان جزیره آلکاتراز (آمریکا)

بازدید‌کنندگان می‌توانند «صخره» یا یکی از معروف‌‌ترین زندان جهان را در وسط خلیج سانفرانسیسکو مشاهده کنند. گفته می‌شود «آلکاتراز» زندانی بود که کسی قادر به فرار کردن از آن نبوده است، به نحوی که در جریان فرار دو تن زندانی، هر دو نفر آنها در دریا ناپدیدشده و هرگز پیدا نشدند. این زندان که نزدیک به 29 سال متهمان و مجرمان فراوانی رادر خود حبس کرده بود، امروزه میزبان گردشگران و بازدیدکنندگانی شده است که حالا خاطرات سخت و هراس انگیز آن دوران سخت رااز زبان زندانیانی می شنوند که سال‌ها دراین جزیره زیسته و بارها اقدام به فرار کرده‌آند. زندانیانی که خاطرات خود ار درگیری‌های صف غذا و تحمل سلول‌های انفرادی را برای بازیدکنندگان بازگو می‌کنند.




2. جزیره روبن (آفریقای جنوبی)
جزیره «روبن» که امروزه آن را موزه و منطقه‌ای فرهنگی می‌شناسند، در فاصله قرن هفدهم تا بیستم میلادی مکان و نقطه‌ای دورافتاده و مخصوص زندانی کردن، منزوی کردن و شکنجه متهمان و یا بیگانگان به شمار می‌رفت. یکی از معروف‌ترین حبس کشیده‌های این زندان، نلسون ماندلا است که 27 سال از عمر خود را در آن گذراند، اما حالا این جزیره که فاصله چندانی نیز از آفریقای جنوبی ندارد، یادآور کشوری دموکراتیک است که بهای سنگینی را برای آزادی خود پرداخته است. این جزیره که توسط زندانیان اسبق خود از گردشگران پذیرایی می کند، هنوز هم مانند زندانی است که می توان حراستی همه جانبه را در تمام زوایای آن مشاهده کرد.



3. زندان سن‌پدرو(بولیوی)
دو واقعیت جالب و بسیار عجیب، شهرت و معروفیتی خاص به این زندان داده است . اول آنکه به کودکان و خانواده‌های زندانیان این اجاره داده می‌شد تا در کنار انها زندگی کنند و دوم آن‌که زندانیان باید برای آنچه که در اختیارشان قرارداشت، همچون غذا، پوشاک و حتی سلول خود، پول پرداخت می‌کردند. از زمان انتشار کتاب «پودر نظامی» در سال 2003، علاقه و اشتیاق مردم به دیدن این زندان به صورت خارق‌العاده‌ای افزایش یافت. این زندان، امروزه اگر چه کاملاً‌غیررسمی و خالی از مجرمان شده است، اما هنوز هم فرصتی استثنایی برای تجربه یک زندگی واقعی در زندان را برای بازدیدکنندگان فراهم می‌کند!




4. زندان سلیکا (یوگسلاوی)
این مکان که در زمان یوگسلاوی سابق زندان معروفی بوده، حالا به مدرسه‌ای شبانه‌روزی و نگارخانه‌ای هنری تبدیل شده است. تمام 20 اتاق یا سلول این مدرسه همچنان ظاهر زندان بودن خود را حفظ کرده‌اند اما در عوض، نمایشگر آثار هنری منحصر به فردی هستند. اگر چه بخشی از این زندان به عنوان مدرسه‌ای شبانه‌روزی مورد استفاده قرار می گیرد. اما اتاق‌های آن پاک و تمیز بوده و به مکان مناسبی برای اقامت مسافران نیز تبدیل شده است، به نحوی که برای اقامت درآنجا باید از مدت‌ها قبل به فکر رزرو جا بود!




5. زندان بک‌پاکرز (استرالیا)

این زندان قدیمی استرالیایی که در حال حاضر گردشگران به راحتی می‌توانند در آن اقامت کرده و روی تخت‌های سلول‌های انفرادی آن استراحت کنند، ار درختان کاجی ساخته شده که فضایی کاملاً زندان‌گونه به آن داده است. سالن تجمع زندانیان این زندان نیز به یک رستوران سنتی تبدیل شده که پذیرای گردشگران خارجی است.





6. زندان کاروستا (لتونی)
«خشن، سرد، بی‌روح و غیرقابل تحمل» تنها کلماتی است که می‌توانند زندان سازمان «کا-گ-ب» شوروی سابق را توصیف کنند. در واقع به هیچ‌وجه نمی‌توان لغتی را یافت که به نوعی به جلب نظر گردشگران بیانجامد، اما بهنظر می‌رسد این زندان مخوف هیچ نیازی به کلمات تبلیغاتی فانتزی ندارد، زیرا نمی‌توان هیج‌جای خالی را برای اضافه کردن زندانیان جدید پیدا کرد! درعوض گردشگران می‌توانند با مقررات سخت و خشن رایج در چنین زندان‌های مخوفی آشنا شوند.

هنگام ورود گردشگران به این اقامتگاه عجیب، ابتدا سلامت افراد مورد بررسی قرار می‌گیرد و پس از آن نشانی روی بدن آن‌ها ثبت و یک گذرنامه مخصوص زندان «!» برای آن‌ها صادر می‌شود. «کاروستا» این روزها نه به دلیل خدمات، تنوع غذایی، یا اتاق‌های زیبایش، که فقط به خاطر تجربه اقامت در یک زندان مورد اقبال گردشگران قرار گرفته است!




7. زندان سئودائمون (کره‌جنوبی)

زندان «سئودائمون» توسط ژاپنی‌ها در زمان اشغال کره‌جنوبی ساخته شد. سربازان ژاپنی تمام افرادی را که بر استفاده از زبان و فرهنگ خود پافشاری و مقاومت می‌کردند، در این زندان حبس کرده، مورد شکنجه و آزار قرار داده و اعدام می‌‌کردند. این زندان که محل کشته شدن معلمان و نویسندگان کره‌ای بود، امروز به عنوان سمبل وطن‌پرستی کره‌ای‌هایی شده که شرف خود را مرهون استقامت گذشتگان در مقابل ژاپنی می‌دانند.




9- زندان برج‌لندن (انگلستان)
برج مشهور لندن درآغازین سال‌های ساخت به عنوان قلعه‌ای نظامی و کاخ سلطنتی مورد استفاده قرار می‌گرفت. علاوه بر این زندانیان سیاسی و سلطنتی انگلستان نیز در آن دوران محکومیت خود را در آنجا سپرس می‌‌کردند. «نمایشگاه زندانیان» کنونی این برج از جمله اماکنی است که اطلاعات جامع و کاملی از زندانیان آن دوران در اختیار بازدیدکنندگان قرار می‌دهد. این ساختمان از برج‌های متنوعی تشکیل شده که مجرمان خطرناک و معروفی در سلو‌ل‌های مختلف آن زندانی، شکنجه و در نهایت اعدام می‌شدند.




10. جزیره شیطان ( گینه)
جزیره شیطان را «زندانی در بهشت» می‌نامند! در زمان استعمار فرانسه بر کشور گینه، این جزیره یکی از زندان‌های معروف استعمارگرانبه شمار می‌رفت و مجرمان خطرناکی در آن حبس می‌شدند. بسته شدن این زندان در سال 1952 فرصتی را برای گردشگرانبه وجود آورد تا به تماشای این جزیره بروند و بقایای به جای مانده از سلول‌های متعدد، حیاط‌ها و اتاق‌های شکنجه آن را نزدیک مشاهده کنند. در این میان آنچه که هنوز مایه امیدواری است، ظاهر بهشت مانندی است که همچنان بخش‌های از این جریزه را زینت داده است.

نوشته شده در جمعه 3 آذر 1391برچسب:,ساعت 16:14 توسط mohammad pezhman| |

- کتاب دست ‌نویس وینیچ (Voynich manuscirpt)


کتاب وینیچ کتابی دست‌نویس متعلق به قرون وسطی است که مشخص نیست با چه خط و زبانی نوشته شده است. بیش از صد سال است که بسیاری از افراد در سرتاسر دنیا برای شکستن کد این دست نوشته تلاش کردند ولی هیچکدام موفق به فهمیدن آن نشدند! تصاویری که در ورق‌های باقیمانده از این کتاب دیده می‌شود نشان می‌دهد که کتاب در زمینه داروسازی و درمان بیماری‌ها، ستاره شناسی و علوم رمز آمیز و پنهانی می‌باشد.


- مثلث برمودا (Bermuda Triangle)

مثلث برمودا، منطقه‌ای در آب‌های اقیانوس اطلس شمالی واقع شده است که تاکنون شمار زیادی از هواپیماها و قایق‌ها در آن ناپدید شده‌اند. در طی سال‌های بسیار دلایل مختلفی برای این ناپدید شدن‌های اسرارآمیز ارائه شده که از جمله آنها بدی آب و هوا، حمله فضایی‌ها، جابجا شدن زمان و برخی قوانین فیزیک بوده‌اند. هر چند که در بسیاری از گزارشات این اتفاقات پر از اغراق بوده ولی حقیقت این است افراد و اشیای بسیاری در این منطقه مثلث شکل ناپدید شده‌اند و هیچ دلیل محکمی در دست نمی‌باشد، اما نزدیک به ۱۵ سال است که دیگر برمودا خبرساز نشده است.


- کفن تورین (Shroud of Turin)

کفن تورین یک تکه پارچه کتان است که تصویر یک مرد در آن نقش بسته درحالی که به صلیب کشیده شده است. بیشتر کاتولیک‌ها معتقدند این پارچه، کفن عیسی مسیح می‌باشد. این کفن هم‌اکنون در کلیسای سنت جان در شهر تورین ایتالیا نگهداری می‌شود. با وجود بررسی‌های زیاد هنوز هیچ‌کس نتوانسته توضیح قابل قبولی بر چگونگی چاپ این تصویر ارائه دهد و تاکنون کسی قادر نبوده از روی آن کپی بردارد. آزمایشات رادیوکربن نشان می‌دهد که این تکه پارچه متعلق به قرون وسطی است.
باستان‌شناسان معتقدند این پارچه در قرن چهارم هم وجود داشته، پارچه دیگری نیز موجود است که می‌گویند سر عیسی‌مسیح با آن پوشیده شده بود. پروفسور مارک گاسکین پژوهشگر اسپانیایی در سال ۱۹۹۹ در مورد ارتباط این دو پارچه با یکدیگر تحقیقات مفصل علمی انجام داد. این تحقیقات که بر پایه تاریخ، آسیب‌شناسی، تجزیه خون و لکه‌های روی پارچه‌ها انجام گرفته بود، نشان می‌داد هر دو پارچه در دو زمان مجزا ولی نزدیک به هم سر یک نفر را پوشانده بوده‌اند.


- کشتی ماری سلست (Mary Celeste)

کشتی ماری سلست در سال ۱۸۶۰ در «نووا اسکوتیا» به آب انداخته شد. نام اولیه این کشتی «آمازون» و طول آن ۱۰۳ فوت بود و ۲۸۰ تن وزن داشت. به مدت ده سال ماری سلست پشت سر هم گرفتار حوادث متعددی شد و این کشتی صاحبان مختلفی داشت تا این‌که سرانجام در یک حراجی در نیویورک به قیمت سه هزار دلار فروخته شد. صاحب جدید، تعمیرات اساسی روی آن انجام داد و با نام جدید «ماری سلست» آن را به آب انداخت.
کاپیتان جدید بنجامین بریگز ۳۷ ساله بود که به همراه همسر و تنها دخترش و به اتفاق خدمه سوار کشتی شد و در نوامبر ۱۸۷۲ به سمت ایتالیا راه افتاد. هیچ یک از سرنشینان کشتی هرگز دوباره دیده نشدند. مدتی بعد کشتی سرگردان در اقیانوس پیدا شد و هیچ اثری از خدمه‌اش در آن دیده نمی‌شد ولی هیچ‌کس در آن نبود و تمام مدارک به جز گزارشات روزانه کاپیتان ناپدید شده بود. اوایل سال ۱۸۷۳ دو قایق نجات در اسپانیا به ساحل نشستند. در یکی از آنها جسد یک نفر به همراه پرچم آمریکا بود و در دیگری جسد پنج نفر دیده می‌شد. برخی معتقدند این اجساد بقایای سرنشینان ماری سلست بودند ولی حقیقت این است که هویت این اجساد هیچ وقت کشف نشد.


- زمزمه تائوس (The Taos Hum)
زمزمه تائوس یا زمزمه طبیعت در بسیاری از نقاط دنیا شنیده می‌شود. این صدا اغلب در محیط‌های ساکت به گوش می‌رسد و شبیه صدای موتوری است که از فاصله دور می‌آید و بیشتر در ایالات متحده، انگلستان و کشورهای شمال اروپا رخ می‌دهد. هر چند که تاکنون پژوهش‌های بسیاری برای پیدا کردن منبع این صدا و ضبط آن انجام شده ولی هنوز هیچ‌کس نتوانسته به نتیجه‌ای دست یابد.
بلندترین زمزمه تاکنون در شهر کوچک تائوس در نیومکزیکو شنیده شده است. در سال ۱۹۹۷ کنگره آمریکا گروهی از دانشمندان انستیتوهای علمی معتبر این کشور را مامور تحقیق در این زمینه کرد ولی تا به امروز هیچ‌کس علت این صدای زوزه مانند را کشف نکرده است.


- جاده بیمینی (The Bimini Road)

در سال ۱۹۶۸ غواصان، صخره‌ای عجیب و زیردریایی را کشف کردند که در نزدیکی جزیره بیمینی شمالی در باهاماس قرار داشت. هنوز هم هستند کسانی که معتقدند سنگ‌های این صخره به طور طبیعی ساخته شده‌ ولی به خاطر نوع نظم غیرمعمول این سنگ‌ها، بسیاری فکر می‌کنند که بخشی از شهر گمشده آتلانتیس می‌باشند. شاید عاملی که بیشتر باعث اسرارآمیز شدن این جاده شده ادگار کایس پیشگو است که می‌گفت : «در سال‌های ۱۹۶۸ الی ۱۹۶۹ بخشی از یک معبد که هنوز کشف نشده است در دریاهای نزدیک بیمینی، عیان خواهد شد.»
دکتر گرگ لیتل باستان‌شناس آماتور در تحقیقات اخیر خود صخره جاده مانند دیگری درست شبیه صخره اولی را در زیر آن پیدا کرد. او معتقد است این صخره‌ها قسمت بالایی یک دیوار قدیمی یا یک اسکله می‌باشند. به هر حال این صخره‌ها هر چه که باشند چندان محتمل به نظر نمی‌رسد که دست طبیعت خود به خود سنگ‌ها، شن‌ها و صدف‌ها را این طور منظم در کنار هم قرار داده باشد.


- مشاهده موجودی عجیب (The Loch Ness Monster)

لاک نس یا لخ نس نام برکه ای در بریتانیا است که سالیان سال است که مردم درباره مشاهده موجودی عجیب در آن هشدار می دهند! تاریخچه مشاهده این موجودات عجیب به قرن شانزدهم برمیگردد ولی یکی از جدید ترین مشاهدات در ۲۲ جولای ۱۹۳۳ رخ داد و زمانی که آقای جرج اسپایسر به همراه همسرش یکی از شگفت انگیزترین موجودات زندگی اشان را جلوی اتومبیل خود دیدند.
این زوج گزارش دادند که این موجود بدن بزرگ و گردن باریک و یک دم بلند داشت! بخاطر سراشیبی جاده متاسفانه موفق به مشاهده قسمتی پایینی بدن حیوان نشدند! این موجود عجیب از جلوی اتومبیل آنها به سمت دریاچه حرکت می کرد!
البته این اولین باری در دنیای امروز نیست که چنین موجود عجیبی مشاهده می شود؛ بارها کشتی های نظامی با دستگاه های ردیابی خود نیز چنین موجودات عجیبی را شناسایی کرده اند و گاها افراد عادی نیز با استفاده از دوربین موفق به عکس برداری و فیلم برداری نیز شده اند؛ اما در تمامی این فیلم ها و عکس ها کیفیت بسیار پایین بوده و هیچ شخصی موفق به شناسایی کامل موجود نشده است.


- پا گنده (Bigfoot)

بیگ فوت یا ساسکواچ به انسانی میمون مانند گفته می‌شود که در نواحی جنگلی شمال غربی اقیانوس آرام و بخشی از بریتیش کلمبیا دیده شده است. برخی کارشناسان بیگ فوت را موجودی تخیلی و برگرفته از افسانه‌ها می‌دانند ولی برخی دیگر به شدت از وجود آن حمایت می‌کنند.


- جک قاتل (Jack the Ripper)

در اواخر سال ۱۸۸۸ لندن یکی از بدترین و ترسناک ترین روزهای خود را سپری میکرد! قاتلی که خود را Jack The Ripper مینامید شروع به کشتن زن ها در لندن کرد! البته طیف خاصی از زنان و کشتن آنها به شکل خاص! تمامی قربانیان این قاتل زنان فاحشه بودند و قاتل گلوی آنها را بریده و بدن آن ها را مانند تشریح بدن، باز میکرد!
در بسیاری مواقع پلیس دقیقا بعد از پاره شدن بدن قربانی به محل میرسید ولی نمی توانست چیزی پیدا کند! حتی امروزه و با پیشرفته ترین دستگاه های شناسایی پلیس هم این قاتل شناسایی نشد. این قاتل ناشناس موضوع جالبی برای فیلم و کتاب شد، به طوری که بیشتر از ۱۰۰ کتاب مختلف در مورد او نوشتند. تصویری هم که میبینید، نامه ای است که شخصی که خود را قاتل معرفی کرده به یک روزنامه ارسال کرده.


- قاتل زودیاک (The Zodiac Killer)
یک نمونه از نامه های رمزی زودیاک را در سمت راست می بینید
قاتل زودیاک در اواخر دهه ۱۹۶۰ به مدت ده ماه فعالیت ‌کرد و بعد دیگر هیچ خبری از او نشد، در این مدت او پنج نفر را کشت و دو نفر را زخمی کرد. این دو نفر زخمی نیز به طرز معجزه‌آسایی از مرگ نجات یافتند در حالی که قاتل فکر می‌کرد آنها را کشته است. بعد از هر قتل، قاتل که به زودیاک معروف شده بود به پلیس تلفن می‌کرد و خبر قتل آنها را می‌داد. او در نامه‌های خود به روزنامه‌ها می‌نوشت : من دوست دارم مردم را بکشم. کشتن یک انسان خیلی لذت‌بخش‌تر از حیوانات است چون انسان خطرناک‌ترین حیوان روی زمین می‌باشد. هنوز هم راز قاتل زودیاک برملا نشده است.
فیلم زودیاک کیلر در سال ۲۰۰۷ توسط دیوید فینچر ساخته شد.


- زن عجیب (The Babushka Lady)

بعد از ترور جان اف کندی، FBI تمامی فیلم ها و عکس های ماجرا را برای پیدا کردن قاتل بازبینی کرد. تنها چیزی که در این فیلم ها خودنمایی میکرد زنی بود که در عکس میبینید! این زن اورکت قهوه ای رنگی پوشیده و یک روسری به سر خود گذاشته، حالت استادن وی نشان میدهد که چیزی جلوی صورت خود دارد که پلیس احتمال میدهد دوربین باشد! در زمانی که به جان اف کندی تیر اندازی شد و تمامی مردم در حال فرار از محل بودند، این زن همچنان در صحنه باقی مانده بود و مشغول فیلمبرداری بود!
پلیس FBI طی بیانیه های متعددی به شکل عمومی خواستار این شد که این زن خود را معرفی کرده و فیلم هایی که گرفته برای پیدا شدن شواهد بیشتر به آنها تحویل دهد ولی هرگز پیدا نشد!


در سال ۱۹۷۰ زنی به نام Beverly Oliver خود را معرفی کرد و گفت که او همان زن است! پلیس طی گفت و گوهایی که با او انجام داد فهمید که در گفتارهای این زن تناقض وجود دارد و احتمالاً دروغ می گوید. تا این لحظه هیچکس نفهمید که این شخص که بوده و آنجا چه می کرده.


- نورهای مارفا (Marfa lights)

نورهای مارفا، نورهایی غیرقابل توضیح هستند که به نورهای ارواح هم معروفند. این نورها در مارفا واقع در ایالت تگزاس دیده می‌شوند. می‌گویند این نورها به اندازه یک توپ بسکتبال هستند و در ارتفاع ۲ متری زمین شناور می‌باشند. نورهای مارفا به رنگ‌های سفید، زرد، نارنجی یا قرمز و گاه سبز و آبی دیده شده‌اند و به سرعت در جهات مختلف حرکت می‌کنند. هنوز هیچ کس از فاصله کاملا نزدیک آنها را ندیده است ولی دانشمندان احتمال می‌دهند این نورها، برق حاصله از تپه‌های کوارتز همان نزدیکی باشد.


- قتل حل نشده کوکب سیاه (Black Dahlia)
در سال ۱۹۴۷ جسد الیزابت شورت که به نحو دهشتناکی دو پاره شده و به شکل ویژه ای قرار گرفته بود، در یک پارکینگ در لس آنجلس کشف شد. معمای این جنایت و جنایات مشابه آن در آن سالها، تا به امروز حل نشده باقی مانده است.


- مهاجران رونوک (The Roanoke Colony)

در سال ۱۵۸۴ سر والتر رالی به دستور ملکه الیزابت اول به ساحل شرقی آمریکای شرقی رفت تا به وضع مهاجران انگلیسی سامان دهد. بین سال‌های ۱۵۸۵ تا ۱۵۸۷ دو گروه از مهاجران در دو منطقه جای گرفتند و تشکیل مستعمره دادند. یکی از این گروه‌ها به جنگ با قبایل بومی آمریکا پرداخت و پس از مدتی از آنجا که دیگر مواد غذایی و نیروی جنگیدن نداشتند دوباره به انگلستان بازگشتند. گروه دوم با بعضی از قبایل طرح دوستی ریختند ولی این سیاست هم نتیجه‌ای نداشت و بسیاری از آنها کشته شدند.
سرانجام این مهاجران شخصی به نام جان وایت را مامور کردند تا به انگلستان برود و کمک بیاورد. وایت به هنگام ترک آنجا دید که نود مرد، هفده زن و یازده بچه در آن مستعمره زندگی می‌کردند ولی وقتی در سال ۱۵۹۰ وایت دوباره به آمریکا برگشت هیچ اثری از آنها نبود، حتی اثری از دعوا و جنگ هم به چشم نمی‌خورد. این گروه از مهاجران به نام «مستعمره گمشده» معروف شده‌اند و هنوز کسی از ساکنین آن خبری ندارد.


- مرد بالدار (The Mothman)
مرد بالدار نام موجودی عجیب است که اوج رویت آن بین سال‌های ۱۹۶۶ و ۱۹۶۷ در ویرجینیای غربی بوده است. در سال ۲۰۰۷ هم گزارش‌هایی مبنی بر رویت آن موجود ثبت شده است. آنها که مرد بالدار را دیده‌اند، می‌گویند این موجود سر ندارد، اما چشمان درشت و سرخی دارد که روی سینه‌اش می‌درخشند. افراد زیادی تاکنون خبر داده‌اند که مرد بالدار را دیده‌اند ولی هیچ عکسی از آن در دست نمی‌باشد.


- دی. بی. کوپر (D. B Cooper)

دی.بی.کوپر یا دن کوپر نام مستعاری است که به یک هواپیماربا داده شده است. دن کوپر در تاریخ ۲۴ نوامبر سال ۱۹۷۱ یک هواپیمای بویینگ ۷۲۷ را ربود و پس از دریافت ۲۰۰ هزار دلار در حالی که هواپیما بر روی اقیانوس آرام پرواز می‌کرد از آن پایین پرید. هیچ‌کس نمی‌داند کوپر از آن پرش جان سالم به در برد یا نه، ولی در سال ۱۹۸۰ یک پسر بچه هشت ساله ۵۸۰۰ دلار اسکناس بیست دلاری خیس را در ساحل رودخانه کلمبیا پیدا کرد که شماره سریال آنها با شماره سریال پول‌هایی که به کوپر داده شد، یکی بود. همین اتفاق باعث شد که از آن پس در هواپیماها ردیاب فلزی کار بگذارند.


- ال چوپاکابرا (El Chupacabra)

ال چوپاکابرا ( مکنده خون بز ) بیشتر در کشورهای آمریکای لاتین دیده شده است و احتمالا موجودی سنگین وزن با جثه‌ای کوچک‌تر از خرس می‌باشد که یک ردیف فلس شبیه دایناسورها از پشت گردن تا محل درآمــدن دم روی بـدن خود دارد. این نام لاتین به این دلیل بر روی آن گذاشته شده که به گفته شاهدها این موجود حیوانات به ویژه بز را می‌کشد و خون آنها را می‌مکد. می‌گویند این موجود صورتی شبیه سگ یا پلنگ، زبان دراز نوک تیز و دندان‌های بزرگی دارد و بویی شبیه بوی گوگرد بر جای می‌گذارد و به هنگام خطر چشمانش قرمز رنگ شده و می‌درخشند.


- کنت سن ژرمن (Conte de Saint Germain)

کنت سن ژرمن نجیب‌زاده‌ای ماجراجو، مخترع، دانشمند آماتور، نوازنده ویلون، آهنگساز آماتور و بالاخره مردی اسرارآمیز بود. او در زمینه علم کیمیاگری هم مهارت‌هایی داشت و مردم او را مرد شگفت‌انگیز می‌نامیدند. هیچ کس نفهمید او از کجا آمده بود. وی بدون هیچ ردپایی هم ناپدید شد، اما پس از آن چندین سازمان پنهانی و اسرارآمیز او را الگوی خود می‌دانستند. در سال‌های اخیر هم چندین نفر ادعا کرده‌اند کنت سن ژرمن هستند.

نوشته شده در پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:,ساعت 22:40 توسط mohammad pezhman| |

آيا ميدانستي که مدت زمان گردش سياره عطارد بدور خود دو برابر مدت زمان گردش آن بدور خورشيد ميباشد؟

****


آيا ميدانستي که 90 درصد سم مارها از پروتئين تشكيل يافته است؟

*****

آيا ميدانستي که قلب ميگوها در سر آنها قرار دارد؟

****


آيا ميدانستي بعد از مرگ انسان قلب انسان چهار ساعت و ششها شش تا هشت ساعت، کبد دوازده ساعت، لوزالمعده هفده ساعت و کليه ها بيست و چهار ساعت بدون اکسيژن زنده هستند

--------------------------------------------------


آيا ميدانستي درازترين جانور يک نوع کرم خاکي است که درازای آن به بيش از پنجاه و پنج متر ميرسد؟

-----------------------------------------


آيا ميدانستي که آچار فرانسه را فرانسوي ها درست نکردند بلکه اين سوئدی ها بودند که اين آچار اختراع کردند و جالبتر اينکه در خود فرانسه اين آچار بنام آچار انگليسی معروف است؟

------------------------------


آيا ميدانستيد که اغلب مارها داراي 6 رديف دندان ميباشند؟

----------------------------------------


آيا ميدانستي که شمپانزه ها قادرند مقابل آينه چهره خود را تشخيص دهند اما ميمونها نميتوانند؟

-----------------------------------------


آيا ميدانستي که اولين مردمانی كه نخ را كشف كردند و موفق به ريسيدن آن شدند ايرانيان بودند؟


--------------------------------------------------------------------------------

آيا ميدانستي 50 درصد جمعيت جهان هيچگاه در طول حيات خود از تلفن استفاده نكرده است؟


--------------------------------------------------------------------------------

آيا ميدانستي که مزه سيب، پياز و سيب زميني يكسان ميباشد و تنها بواسطه بوي آنهاست كه طعم هاي متفاوتي مي يابند؟


--------------------------------------------------------------------------------

آيا ميدانستي که آدولف هيتلر گياهخوار بوده است؟


--------------------------------------------------------------------------------

آيا ميدانستي که از 294 کشور جهان، صد و بيست کشور آن مجازات اعدام را ندارند؟


--------------------------------------------------------------------------------

آيا ميدانستي که كانگوروها قادرند 3 متر به سمت بالا و 8 متر به سمت جلو بپرند؟


--------------------------------------------------------------------------------

آيا ميدانستي بزرگترين مجسمه بودا در چين قرار دارد که بلندای آن چهارصد و شانزده متر و پهنای آن شصت و هشت متر ميباشد؟


--------------------------------------------------------------------------------

آيا ميدانستي در برج ايفيل دو ميليون و نيم پيچ به کار رفته است؟


--------------------------------------------------------------------------------

آيا ميدانستي که پياز بعلت داشتن انسولين گياهي و اينولين برای مبتلايان به مرض قند مفيد بوده و قند خون را پايين مياورد؟
آيا ميدانستي که قلب والها تنها 9 بار در دقيقه مي تپد؟

آيا ميدانستي که اولين كليساي ساخت بشر يعني كليساي پطرس مقدس در انطاكيه ترکيه ميباشد؟


--------------------------------------------------------------------------------

آيا ميدانستي اگر سر لاشخور مو يا پر داشت هنگامي كه با منقار خود از گوشت لاشه تغذيه مي كرد، ميكروبها وارد موهايش مي شدند و همان جا رشد مي كردند اما بي موئي سر لاشخور باعث مي شود كه كله اين حيوان در معرض تابش مستقيم آفتاب قرار گيرد و در نتيجه ميكروبها روي سرش از بين بروند


--------------------------------------------------------------------------------

آيا ميدانستي چين بيشتر از هر کشوری همسايه دارد، چين با سيزده کشور هم مرز است


--------------------------------------------------------------------------------

آيا ميدانستي درازترين دم به سوسمار آبهای شور تعلق دارد که درازای آن به سه متر ميرسد؟


--------------------------------------------------------------------------------

آيا ميدانستي قدمت خالکوبي به بيش از 5000 سال ميرسد؟


--------------------------------------------------------------------------------

آيا ميدانستي که كبوتر ماده اگر تنها و دور از هم جنسان خود باشد نمي تواند تخم بگذارد، امّا اگر خود را در آيينه ببيند به تصور اينكه كبوتر ديگري وجود دارد تخم ميگذارد؟


--------------------------------------------------------------------------------

آيا ميدانستي که مردها از 100 هزار سال پيش شروع به اصلاح کردن صورتهای خود کرده اند، آنها به کمک گوش ماهي و صدفها اين کار را انجام ميدادند؟


--------------------------------------------------------------------------------

آيا ميدانستي خليج فـارس 500 هزار سال قدمت دارد


--------------------------------------------------------------------------------

آيا ميدانستي که تنها با خوردن يك عدد گوجه‌فرنگي در روز نزديك به نصف نياز روزانه‌تان به ويتامين ث را دريافت مي‌كنيد؟


--------------------------------------------------------------------------------

آيا ميدانستي که اردني ها چاقترين مردمان دنيا را دارند، بهتر از اين را هم بدانيد که هفتاد و پنج درصد از خانومها و شصت درصد آقايون اردني چاق هستند؟

آيا ميدانستي که تصادف کردن با سرعتي معادل نود کيلومتر در ساعت مثل اين ميماند که از طبقه نهم يک ساختمان سقوط کنيم، کمربند ايمني را فراموش نکنيد.


پیتر بنوت فرانسوی که خاطراتش در جنگ جهانی را به صورت رمان منتشر کرد ، چون یقین داشت پر فروش خواهد بود ، هفتصد هزار جلد آنرا چاپ کرد اما از این رمان فقط پنج نسخه به فروش رفت؟

آيا ميدانستي دانشمندان مدعي هستند که جهان هستي نزديک به چهارده ميليارد سال قدمت دارد در اين ميان کره زمين نيز بيش از چهار و نيم ميليار سال عمر دارد؟


آيا ميدانستي که زنبور عسل در هر ثانيه 250 بار بال ميزند؟


آيا ميدانستي که الکساندر سوم ، پادشاه یونان که در بيست و هفت جنگ همراه سربازانش شرکت کرده بود ، حتی یک زخم هم بر نداشت ، اما یک روز وقتی میمون خانگی او دستش را گاز گرفت دچار کزاز شد و مرد؟

آيا ميدانستي که همایون خان مغول که در قرن شانزدهم حاکم هند شد ، تخت سلطنتی اش را بر فراز یک درخت بزرگ گستراند، زیرا یک روز قبل از حاکم شدنش ، برای اینکه کشته نشود بالای آن درخت پنهان شده بود؟

آيا ميدانستي براي توليد هر 1000 كيلوگرم كاغذ جديد بايد پانزده درخت جنگلي قطع شود؟

آيا ميدانستي يه نوع مار وجود دارد که 87 درصد از عمرش را داخل آب ميگذراند و ميتواند سه ساعت و نيم بدون اکسيژن زير آب باشد و فقط چند ثانيه ايي بر سطح آب ميايند و اکسيژن دريافت ميکند و دوباره داخل آب ميرود؟


آيا ميدانستي که طولانی ترین عمل جراحی بر روی مغز یک انسان در سال هفتاد ميلادی در ساندیاگو انجام شد که دکتر جان الکسن برای بیرون آوردن دو گلوله از مغز مردی بیست ساله ، سي و يک ساعت مغز او را جراحی کرد؟

آيا ميدانستي که سالانه حدود ده تن الماس در سراسر دنیا استخراج می شود، بد نیست اين را هم بدانید که معمولا" برای یافتن یک الماس به اندازه یک بادام، باید ده تن خاک را الک کرد؟

آيا ميدانستي نصف کساني که در جهان زير بيست و پنج سال هستند در هندوستان زندگي ميکنند؟


آيا ميدانستي قديمترين متروی جهان در لندن قرار دارد، قدمت متروی لندن به صد و پنجاه سال ميرسد؟


آيا ميدانستي که خفاش هميشه وقتي غار محل زندگيش را ترک ميکند، به سمت چپ پرواز ميکند؟


آيا ميدانستي که پرنده مگس خوار تنها پرنده ای هست که عقب عقب ميتواند پرواز کند؟


آيا ميدانستي زمانيکه مغولها در حال حمله به اروپا بودن، اگر خان مغول بطور غيرمنتظره ايي نميمرد و مغولها از حمله به اروپا صرفنظر نميکردن، الان نه خبری از رم بود و نه پاريس؟


رمان «کلبه عموتم»پرفروش ترین کتاب دنیاست،اما شاید ندانید که«هریت بیچراستو»نویسنده آن برای انتشار چاپ اول آن مجبور شد به مدت سه ماه نظافتچی دفترکار ناشر کتاب باشد.

بد نیست بدانیدکه قدیمی ترین جانداری که در کره زمین وجود دارد و او را صابخانه جهان می دانند،نوعی جاندار دریاییست به نام لینگولا که متجاوز از 500میلیون سال است که نسل او در کره زمین پایدار مانده

کوچک ترین پارک عمومی در شهر بلفاست و در سال 1921توسط«بیل مک کی»ساخته شد تا همسرنابینایش هر ورز در آنجا قدم بزند و فکر کند در پارک بزرگی راه می رود؛این پارک 22متر مربع وسعت داشت.

چهار قرن قبل در ژاپن،افراد سابقه دار موظف بودند در کوچه و خیابان انگشتان یک دستشان را رنگ قرمز و دست دیگر را آبی کنند،اگرپلیس فرد سابقه داری را می دید که انگشتانش رارنگ نکرده،هرباریک انگشتش را قطع می کرد.

آيا ميدانستي که داركوب ها قادرند 20 بار در ثانيه به تنه درخت ضربه بزنند؟آيا ميدانستي که تصادف کردن با سرعتي معادل نود کيلومتر در ساعت مثل اين ميماند که از طبقه نهم يک ساختمان سقوط کنيم، کمربند ايمني را فراموش نکنيد.


پیتر بنوت فرانسوی که خاطراتش در جنگ جهانی را به صورت رمان منتشر کرد ، چون یقین داشت پر فروش خواهد بود ، هفتصد هزار جلد آنرا چاپ کرد اما از این رمان فقط پنج نسخه به فروش رفت؟

آيا ميدانستي دانشمندان مدعي هستند که جهان هستي نزديک به چهارده ميليارد سال قدمت دارد در اين ميان کره زمين نيز بيش از چهار و نيم ميليار سال عمر دارد؟


آيا ميدانستي که زنبور عسل در هر ثانيه 250 بار بال ميزند؟


آيا ميدانستي که الکساندر سوم ، پادشاه یونان که در بيست و هفت جنگ همراه سربازانش شرکت کرده بود ، حتی یک زخم هم بر نداشت ، اما یک روز وقتی میمون خانگی او دستش را گاز گرفت دچار کزاز شد و مرد؟

آيا ميدانستي که همایون خان مغول که در قرن شانزدهم حاکم هند شد ، تخت سلطنتی اش را بر فراز یک درخت بزرگ گستراند، زیرا یک روز قبل از حاکم شدنش ، برای اینکه کشته نشود بالای آن درخت پنهان شده بود؟

آيا ميدانستي براي توليد هر 1000 كيلوگرم كاغذ جديد بايد پانزده درخت جنگلي قطع شود؟

آيا ميدانستي يه نوع مار وجود دارد که 87 درصد از عمرش را داخل آب ميگذراند و ميتواند سه ساعت و نيم بدون اکسيژن زير آب باشد و فقط چند ثانيه ايي بر سطح آب ميايند و اکسيژن دريافت ميکند و دوباره داخل آب ميرود؟


آيا ميدانستي که طولانی ترین عمل جراحی بر روی مغز یک انسان در سال هفتاد ميلادی در ساندیاگو انجام شد که دکتر جان الکسن برای بیرون آوردن دو گلوله از مغز مردی بیست ساله ، سي و يک ساعت مغز او را جراحی کرد؟

آيا ميدانستي که سالانه حدود ده تن الماس در سراسر دنیا استخراج می شود، بد نیست اين را هم بدانید که معمولا" برای یافتن یک الماس به اندازه یک بادام، باید ده تن خاک را الک کرد؟

آيا ميدانستي نصف کساني که در جهان زير بيست و پنج سال هستند در هندوستان زندگي ميکنند؟


آيا ميدانستي قديمترين متروی جهان در لندن قرار دارد، قدمت متروی لندن به صد و پنجاه سال ميرسد؟


آيا ميدانستي که خفاش هميشه وقتي غار محل زندگيش را ترک ميکند، به سمت چپ پرواز ميکند؟


آيا ميدانستي که پرنده مگس خوار تنها پرنده ای هست که عقب عقب ميتواند پرواز کند؟


آيا ميدانستي زمانيکه مغولها در حال حمله به اروپا بودن، اگر خان مغول بطور غيرمنتظره ايي نميمرد و مغولها از حمله به اروپا صرفنظر نميکردن، الان نه خبری از رم بود و نه پاريس؟


رمان «کلبه عموتم»پرفروش ترین کتاب دنیاست،اما شاید ندانید که«هریت بیچراستو»نویسنده آن برای انتشار چاپ اول آن مجبور شد به مدت سه ماه نظافتچی دفترکار ناشر کتاب باشد.

بد نیست بدانیدکه قدیمی ترین جانداری که در کره زمین وجود دارد و او را صابخانه جهان می دانند،نوعی جاندار دریاییست به نام لینگولا که متجاوز از 500میلیون سال است که نسل او در کره زمین پایدار مانده

کوچک ترین پارک عمومی در شهر بلفاست و در سال 1921توسط«بیل مک کی»ساخته شد تا همسرنابینایش هر ورز در آنجا قدم بزند و فکر کند در پارک بزرگی راه می رود؛این پارک 22متر مربع وسعت داشت.

چهار قرن قبل در ژاپن،افراد سابقه دار موظف بودند در کوچه و خیابان انگشتان یک دستشان را رنگ قرمز و دست دیگر را آبی کنند،اگرپلیس فرد سابقه داری را می دید که انگشتانش رارنگ نکرده،هرباریک انگشتش را قطع می کرد.

آيا ميدانستي که داركوب ها قادرند 20 بار در ثانيه به تنه درخت ضربه بزنند؟

نوشته شده در پنج شنبه 18 آبان 1391برچسب:,ساعت 22:14 توسط mohammad pezhman| |

۲۰ درصد آب شیرین جهان میان آمریکا و کانادا قرار دارد.
ـ بهترین شکارچی در خشکی خرس قطبی است.
ـ‌ خرس قطبی هنگامی که روی دو پا می‌ایستد حدود ۳ متر است.
ـ در بین انواع خرس ، خرس پاندا بزرگترین جمجمه را دارد.
ـ خرس با تمام سنگینی خود میتواند با سرعت ۵۰ کیلومتر در ساعت بدود.
ـ حس بویایی خرس تقریبا ۱۰۰ برابرقوی تر از انسان است.
ـ خرس نوزاد ۶۰۰ بار از مادر خود کوچکتر است.
ـ خرس کوالا هر گز آب نمی‌نوشد و آب مورد نیاز خود را با خوردن برگ گیاهان تامین می‌کند.
ـ کوههای آلپ در سال حدود یک سانتیمتر بلند میشوند.
ـ بیماری قند اولین عامل کوری در مردم جهان است.


 یکی از رودهای کامبوج ۶ ماه سال ازشمال به جنوب و۶ماه دیگر از جنوب به شمال جریان دارد.
ـ اگر در یک سال هیچ یک از نسلهای یک جفت مگس نر وماده از بین نروند ، حجم مگسهای متولد شده با حجم کره زمین برابر میشود.
ـ ظروف پلاستیکی تقریبا ۵۰ هزار سال در برابر تجزیه وفساد مقاومند.
ـ در خط استوا ، دمای هوا در تمام فصول سال تقریبا یکسان است.
ـ قاره کوچک استرالیا دارای بزرگترین منبع بوکسیت یا هیدروکسیدآلومینیوم در جهان است.
ـ هر قفل شماره‌دار ممکن است یک میلیون رمز داشته باشد.
ـ یک قطره آب دارای یک‌ صد میلیارد اتم است.
ـ برج کج پیزا ۲۹۳ پله و برج ایفل ۱۷۹۲ پله دارد.
ـ رشد کودک در بهار بیشتر است.
ـ جعبه سیاه هواپیمای تجاری نارنجی است.
ـ یک چهارم خاک روسیه در طول سال پوشیده از برف است.
ـ حس بویایی مورچه با حس بویاییسگ برابری می‌کند.
ـ چشم شتر برای محفوظ ماندن در برابر شنهای صحرا ۳ پلک دارد.
ـ تپش قلب گربه ۲ برابر قلب انسان است. قلب گربه در یک دقیقه بین ۱۱۰ تا ۱۴۰ بار می‌تپد.
ـ گرده گل هرگز فاسد نمی شود و از محدود مواد طبیعی است که تا زمان نا محدودی باقی می ماند.
ـ قدرت بینایی جغد ۸۲ برابر قدرت دید انسان است.
ـ اگر همه یخهای قطب جنوب آب شود بر سطح آب اقیانوسها ۷۰ متر اضافه می شود و در این صورت یک چهارم خشکیها زیر آب میرود.
ـ مار میتواند تا نیم ساعت بعد از قطع سرش نیش بزند.
ـ همه سیاره های منظومه شمسی دور محور خود از غرب به شرق میچرخند به جز سیاره ناهید که از شرق به غرب میچرخد.
ـ دانشمندان دریافته اند که مورچه همچون انسان صبح به هنگام بیدار شدن خمیازه میکشند.
ـ در سال ۸۵۰ ه.ش. در شهر بازل سویس یک مرغ به سبب گذاردن تخم رنگی به طور رسمی به اعدام محکوم شد زیرا او را شیطانی می دانستند که به شکل مرغ درآمده است.
ـ تجربه نشان داده است که مرغ با شنیدن موسیقی تخم بزرگتری میگذارد.
ـ ویروس عامل آنفلوآنزا بیش از ۲۰۰ نوع دارد.
ـ هیتلر از مکانهای بسته بسیار وحشت داشت.
ـ انسان بالغ روزانه به هنگام کارهای سخت ممکن است تا ۱۵ لیتر عرق کنند.
ـ وزن کوه یخی متوسط الحجم ۲۰ میلیون تن است.
ـ بیشترین حرف مورد استفاده در انگلیسی E و کمترین آن Q است.A را کشف کردوآن را برای چشم مفید دانست.
ـ مردم فیلیپین به بیش از هزار لهجه سخن میگویند.
ـ زرافه همواره ایستاده وضع حمل می‌کند و نوزادش از فاصله ۱۸۰ سانتیمتری به زمین میافتد.
ـ کره زمین سالانه شاهد بیش از ۵۰ هزار زمین لرزه است.
ـ تا سه هزار سال پبش عمر متوسط مردم مصر ۳۰ سال بود.
ـ قدرت سیب در تحریک دستگاه عصبی از کافئین بیشتر است.
ـ پنگوئن تنها شناگری است که نمیتواند پرواز کند.
ـ دندان انسان چندین برابر از صخره محکمتر و سخت تر است.
ـ ادیسون ۱۰۹۷ اختراع داشته است.
ـ در هر قطره آب ۳۳۰۰ میلیون اتم وجود دارد.
ـ قلب فیل در هر دقیقه ۲۰۰ بار می‌تپد.
ـ تنها موجودی که میتواند به پشت بخوابد انسان است.
ـ ابوعلی سینادرحدود۲۳۸جلدکتاب نوشته است.
ـ ارسطو۲۰۰۰سال پیش ویتامین
ـ وزن جشم زرافه دو برابرمغزآن است.
ـ کره مریخ با سرعت۲۴۰کیلومتردر ساعت به دور خورشید می گردد.
ـ حروف ابجداز الفبای مردم فنیقیه اقتباس شده است.
ـ نخستین تقویم شمسی که شناخته شدتقویم مصریان است.

برگرفته از دانشنامه گسترش دانش

کلمات کلیدی: مطالب جالب وخوندنی

۲۰ درصد آب شیرین جهان میان آمریکا و کانادا قرار دارد.
ـ بهترین شکارچی در خشکی خرس قطبی است.
ـ‌ خرس قطبی هنگامی که روی دو پا می‌ایستد حدود ۳ متر است.
ـ در بین انواع خرس ، خرس پاندا بزرگترین جمجمه را دارد.
ـ خرس با تمام سنگینی خود میتواند با سرعت ۵۰ کیلومتر در ساعت بدود.
ـ حس بویایی خرس تقریبا ۱۰۰ برابرقوی تر از انسان است.
ـ خرس نوزاد ۶۰۰ بار از مادر خود کوچکتر است.
ـ خرس کوالا هر گز آب نمی‌نوشد و آب مورد نیاز خود را با خوردن برگ گیاهان تامین می‌کند.
ـ کوههای آلپ در سال حدود یک سانتیمتر بلند میشوند.
ـ بیماری قند اولین عامل کوری در مردم جهان است.


 یکی از رودهای کامبوج ۶ ماه سال ازشمال به جنوب و۶ماه دیگر از جنوب به شمال جریان دارد.
ـ اگر در یک سال هیچ یک از نسلهای یک جفت مگس نر وماده از بین نروند ، حجم مگسهای متولد شده با حجم کره زمین برابر میشود.
ـ ظروف پلاستیکی تقریبا ۵۰ هزار سال در برابر تجزیه وفساد مقاومند.
ـ در خط استوا ، دمای هوا در تمام فصول سال تقریبا یکسان است.
ـ قاره کوچک استرالیا دارای بزرگترین منبع بوکسیت یا هیدروکسیدآلومینیوم در جهان است.
ـ هر قفل شماره‌دار ممکن است یک میلیون رمز داشته باشد.
ـ یک قطره آب دارای یک‌ صد میلیارد اتم است.
ـ برج کج پیزا ۲۹۳ پله و برج ایفل ۱۷۹۲ پله دارد.
ـ رشد کودک در بهار بیشتر است.
ـ جعبه سیاه هواپیمای تجاری نارنجی است.
ـ یک چهارم خاک روسیه در طول سال پوشیده از برف است.
ـ حس بویایی مورچه با حس بویاییسگ برابری می‌کند.
ـ چشم شتر برای محفوظ ماندن در برابر شنهای صحرا ۳ پلک دارد.
ـ تپش قلب گربه ۲ برابر قلب انسان است. قلب گربه در یک دقیقه بین ۱۱۰ تا ۱۴۰ بار می‌تپد.
ـ گرده گل هرگز فاسد نمی شود و از محدود مواد طبیعی است که تا زمان نا محدودی باقی می ماند.
ـ قدرت بینایی جغد ۸۲ برابر قدرت دید انسان است.
ـ اگر همه یخهای قطب جنوب آب شود بر سطح آب اقیانوسها ۷۰ متر اضافه می شود و در این صورت یک چهارم خشکیها زیر آب میرود.
ـ مار میتواند تا نیم ساعت بعد از قطع سرش نیش بزند.
ـ همه سیاره های منظومه شمسی دور محور خود از غرب به شرق میچرخند به جز سیاره ناهید که از شرق به غرب میچرخد.
ـ دانشمندان دریافته اند که مورچه همچون انسان صبح به هنگام بیدار شدن خمیازه میکشند.
ـ در سال ۸۵۰ ه.ش. در شهر بازل سویس یک مرغ به سبب گذاردن تخم رنگی به طور رسمی به اعدام محکوم شد زیرا او را شیطانی می دانستند که به شکل مرغ درآمده است.
ـ تجربه نشان داده است که مرغ با شنیدن موسیقی تخم بزرگتری میگذارد.
ـ ویروس عامل آنفلوآنزا بیش از ۲۰۰ نوع دارد.
ـ هیتلر از مکانهای بسته بسیار وحشت داشت.
ـ انسان بالغ روزانه به هنگام کارهای سخت ممکن است تا ۱۵ لیتر عرق کنند.
ـ وزن کوه یخی متوسط الحجم ۲۰ میلیون تن است.
ـ بیشترین حرف مورد استفاده در انگلیسی E و کمترین آن Q است.A را کشف کردوآن را برای چشم مفید دانست.
ـ مردم فیلیپین به بیش از هزار لهجه سخن میگویند.
ـ زرافه همواره ایستاده وضع حمل می‌کند و نوزادش از فاصله ۱۸۰ سانتیمتری به زمین میافتد.
ـ کره زمین سالانه شاهد بیش از ۵۰ هزار زمین لرزه است.
ـ تا سه هزار سال پبش عمر متوسط مردم مصر ۳۰ سال بود.
ـ قدرت سیب در تحریک دستگاه عصبی از کافئین بیشتر است.
ـ پنگوئن تنها شناگری است که نمیتواند پرواز کند.
ـ دندان انسان چندین برابر از صخره محکمتر و سخت تر است.
ـ ادیسون ۱۰۹۷ اختراع داشته است.
ـ در هر قطره آب ۳۳۰۰ میلیون اتم وجود دارد.
ـ قلب فیل در هر دقیقه ۲۰۰ بار می‌تپد.
ـ تنها موجودی که میتواند به پشت بخوابد انسان است.
ـ ابوعلی سینادرحدود۲۳۸جلدکتاب نوشته است.
ـ ارسطو۲۰۰۰سال پیش ویتامین
ـ وزن جشم زرافه دو برابرمغزآن است.
ـ کره مریخ با سرعت۲۴۰کیلومتردر ساعت به دور خورشید می گردد.
ـ حروف ابجداز الفبای مردم فنیقیه اقتباس شده است.
ـ نخستین تقویم شمسی که شناخته شدتقویم مصریان است.

برگرفته از دانشنامه گسترش دانش

کلمات کلیدی: مطالب جالب وخوندنی


 

نوشته شده در پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:,ساعت 22:9 توسط mohammad pezhman| |

آگاهی نظرات و انتقادات دیگران، به شرط اینکه از روی غرض ورزی نباشد، می‌تواند بسیار سازنده بوده و باعث رشد و بهبود کار بشود
آیا تا به حال نظر کسی را در مورد یکی از کارها و آثار خود پرسیده‌اید؟ مثلا، ممکن است نظر کسی را در مورد آهنگی که نوشته‌اید یا نقاشی که کشیده‌اید، بپرسید. اگر شما خواهان شنیدن نظرات دیگران در مورد بازخوردهای کارهایتان هستید، پس باید تحمل شنیدن و پذیرش هر نوع نظر منفی را داشته باشید.
حقیقت این است که برای هر کسی شنیدن یا خواندن نظرات منفی در مورد کارش، سخت است. شنیدن نظرات منفی در مورد کار یا اثر یک نفر، می‌تواند به راحتی به اعتبار و قدر شخصی فرد ضربه بزند و باعث ایجاد احساس بی لیاقتی دز فرد شود.
اما بسیاری هنرمندان و نویسنده‌های به نام یا حتی شرکت‌های مطرح و بزرگ، علیرغم شنیدن و خواندن انتقادات تند و صریح، موفق شده‌اند. پس چگونه بیاموزیم که بدون اینکه به هم بریزیم، انتقادات منفی را بپذیریم؟
1- فقط شما پیوند عاطفی با کار و اثر خود دارید
وقتی یک اثر جدید خلق می‌کنید، طبیعی است که به آن افتخار کنید. اگر این کار در حد رنگ آمیزی نرده‌ها یا حصار یک باغ باشد، باز هم یک رضایت خاطری در شما ایجاد می‌شود. هرقدر کاری که انجام می‌دهید وقت و انرژی بیشتری از شما بگیرد و بیشتر روی آن کار کنید به همان اندازه بیشتر به آن افتخار می‌کنید و به آن وابسته می‌شوید.
طبیعی است که کسانی که شما از آنها می‌خواهید تا نظرشان را در مورد کارتان بگویند، پیوند احساسی همانند شما با کارتان نداشته باشد. شما نظر آنها را خواسته‌اید، آنها هم نظرشان را می‌گویند.
آنها ساعت‌ها وقت‌شان را مثل شما روی آن کار نگذاشته‌اند، بنا بر این نظر آنها بی‌طرفانه و بی تعصب است. پس به جای اینکه در قبال نظریات منفی موضع گیری کنید، سعی کنید شما هم به کارتان از دریچه دید کسی که تعصب خاصی ندارد، نگاه کنید.
2 - اکثر مردم دشمنی ندارند
اگر کسی در مورد کار شما نظر منفی داد، به راحتی می‌توانید متوجه منظور او بشوید.
مسلما اکثر مردم با نیت بد و از روی دشمنی نظر بد نمی‌دهند. بلکه بیشتر کسانی که حتی نظر خوبی نمی‌دهند با هدف و نیت کمک به شما در جهت پیشرفت کارتان اینگونه اعلام نظر می‌کنند. البته اغلب کسانی که با این نیت مثبت، شما را نقد می‌کنند حتما لااقل به یک نکته مثبت کار اشاره می‌کنند زیرا قصد رنجاندن شما را ندارند بلکه می‌خواهند به تمام توانایی‌های بالقوه خود نایل شوید.
این تیپ آدمها اگر کار شما به نظرشان کاملا وحشتناک و بد برسد، احتمالا از اعلام نظر خودداری می‌کنند.
3 - منفی‌ها را به مثبت تبدیل کنید
وقتی کسی انتقاد سازنده‌ای از کار شما می‌کند، اگر به آن با ذهنیت درست نگاه کنید می‌توانید آن انتقاد منفی را به نقطه نظری مثبت تبدیل کنید.
به عنوان مثال، تصور کنید کسی در مورد داستان کوتاهی که شما نوشته‌اید بگوید " به اندازه کافی توصیفی نیست" شما می‌توانید با خودتان بگویید" تو تصور خوب و کافی برای نوشتن یک داستان کوتاه نداشتی"، که با این شیوه فقط به ارزش‌های خود آسیب وارد می‌کنید.
در این موقعیت بهتر است دست به کار شده و با اعمال تغییرات لازم و رفع اشکالات آن، یک داستان کوتاه توصیفی خوب از آن بسازید.
زمانی که شما از یک انتقاد منفی یک استفاده مثبت ‌کنید، می‌بینید که می‌توانید به چیزهایی بزرگ‌تر از تصورات خود دست پیدا کنید.
4 - بدخواهان را نادیده بگیرید
گرچه همانطور که اشاره شد بیشتر مردم از روی بدخواهی و دشمنی کار شما را نقد نمی‌کنند، اما همانطور که هر قانونی استثنا دارد، کسانی هم هستند که از روی بدخواهی طوری رفتار می‌کنند که در دیگران احساس بدی ایجاد می‌کنند و انتقادات این آدمها معمولا به نیت ممانعت از پیشرفت و موفقیت دیگران است.
این نوع انتقادها احتمالا به علت این است که این آدمها هیچوقت در زنددگی خویش موفقیتی نداشته‌اند. به همین دلیل هیچگاه نباید توقع داشته باشید در قبال کارهای شما مثبت برخورد کنند.
در مواجهه با این انتقادات غرض ورزانه بهترین کار نادیده گرفتن آن است. همت خود را بر انتقادات سازنده بگذارید که ارایه کنندگان آن خواهان رشد و موفقیت شما هستند.
آگاهی نظرات و انتقادات دیگران، به شرط اینکه از روی غرض ورزی نباشد، می‌تواند بسیار سازنده بوده و باعث رشد و بهبود کار بشود
آیا تا به حال نظر کسی را در مورد یکی از کارها و آثار خود پرسیده‌اید؟ مثلا، ممکن است نظر کسی را در مورد آهنگی که نوشته‌اید یا نقاشی که کشیده‌اید، بپرسید. اگر شما خواهان شنیدن نظرات دیگران در مورد بازخوردهای کارهایتان هستید، پس باید تحمل شنیدن و پذیرش هر نوع نظر منفی را داشته باشید.
حقیقت این است که برای هر کسی شنیدن یا خواندن نظرات منفی در مورد کارش، سخت است. شنیدن نظرات منفی در مورد کار یا اثر یک نفر، می‌تواند به راحتی به اعتبار و قدر شخصی فرد ضربه بزند و باعث ایجاد احساس بی لیاقتی دز فرد شود.
اما بسیاری هنرمندان و نویسنده‌های به نام یا حتی شرکت‌های مطرح و بزرگ، علیرغم شنیدن و خواندن انتقادات تند و صریح، موفق شده‌اند. پس چگونه بیاموزیم که بدون اینکه به هم بریزیم، انتقادات منفی را بپذیریم؟
1- فقط شما پیوند عاطفی با کار و اثر خود دارید
وقتی یک اثر جدید خلق می‌کنید، طبیعی است که به آن افتخار کنید. اگر این کار در حد رنگ آمیزی نرده‌ها یا حصار یک باغ باشد، باز هم یک رضایت خاطری در شما ایجاد می‌شود. هرقدر کاری که انجام می‌دهید وقت و انرژی بیشتری از شما بگیرد و بیشتر روی آن کار کنید به همان اندازه بیشتر به آن افتخار می‌کنید و به آن وابسته می‌شوید.
طبیعی است که کسانی که شما از آنها می‌خواهید تا نظرشان را در مورد کارتان بگویند، پیوند احساسی همانند شما با کارتان نداشته باشد. شما نظر آنها را خواسته‌اید، آنها هم نظرشان را می‌گویند.
آنها ساعت‌ها وقت‌شان را مثل شما روی آن کار نگذاشته‌اند، بنا بر این نظر آنها بی‌طرفانه و بی تعصب است. پس به جای اینکه در قبال نظریات منفی موضع گیری کنید، سعی کنید شما هم به کارتان از دریچه دید کسی که تعصب خاصی ندارد، نگاه کنید.
2 - اکثر مردم دشمنی ندارند
اگر کسی در مورد کار شما نظر منفی داد، به راحتی می‌توانید متوجه منظور او بشوید.
مسلما اکثر مردم با نیت بد و از روی دشمنی نظر بد نمی‌دهند. بلکه بیشتر کسانی که حتی نظر خوبی نمی‌دهند با هدف و نیت کمک به شما در جهت پیشرفت کارتان اینگونه اعلام نظر می‌کنند. البته اغلب کسانی که با این نیت مثبت، شما را نقد می‌کنند حتما لااقل به یک نکته مثبت کار اشاره می‌کنند زیرا قصد رنجاندن شما را ندارند بلکه می‌خواهند به تمام توانایی‌های بالقوه خود نایل شوید.
این تیپ آدمها اگر کار شما به نظرشان کاملا وحشتناک و بد برسد، احتمالا از اعلام نظر خودداری می‌کنند.
3 - منفی‌ها را به مثبت تبدیل کنید
وقتی کسی انتقاد سازنده‌ای از کار شما می‌کند، اگر به آن با ذهنیت درست نگاه کنید می‌توانید آن انتقاد منفی را به نقطه نظری مثبت تبدیل کنید.
به عنوان مثال، تصور کنید کسی در مورد داستان کوتاهی که شما نوشته‌اید بگوید " به اندازه کافی توصیفی نیست" شما می‌توانید با خودتان بگویید" تو تصور خوب و کافی برای نوشتن یک داستان کوتاه نداشتی"، که با این شیوه فقط به ارزش‌های خود آسیب وارد می‌کنید.
در این موقعیت بهتر است دست به کار شده و با اعمال تغییرات لازم و رفع اشکالات آن، یک داستان کوتاه توصیفی خوب از آن بسازید.
زمانی که شما از یک انتقاد منفی یک استفاده مثبت ‌کنید، می‌بینید که می‌توانید به چیزهایی بزرگ‌تر از تصورات خود دست پیدا کنید.
4 - بدخواهان را نادیده بگیرید
گرچه همانطور که اشاره شد بیشتر مردم از روی بدخواهی و دشمنی کار شما را نقد نمی‌کنند، اما همانطور که هر قانونی استثنا دارد، کسانی هم هستند که از روی بدخواهی طوری رفتار می‌کنند که در دیگران احساس بدی ایجاد می‌کنند و انتقادات این آدمها معمولا به نیت ممانعت از پیشرفت و موفقیت دیگران است.
این نوع انتقادها احتمالا به علت این است که این آدمها هیچوقت در زنددگی خویش موفقیتی نداشته‌اند. به همین دلیل هیچگاه نباید توقع داشته باشید در قبال کارهای شما مثبت برخورد کنند.
در مواجهه با این انتقادات غرض ورزانه بهترین کار نادیده گرفتن آن است. همت خود را بر انتقادات سازنده بگذارید که ارایه کنندگان آن خواهان رشد و موفقیت شما هستند.
آگاهی نظرات و انتقادات دیگران، به شرط اینکه از روی غرض ورزی نباشد، می‌تواند بسیار سازنده بوده و باعث رشد و بهبود کار بشود
آیا تا به حال نظر کسی را در مورد یکی از کارها و آثار خود پرسیده‌اید؟ مثلا، ممکن است نظر کسی را در مورد آهنگی که نوشته‌اید یا نقاشی که کشیده‌اید، بپرسید. اگر شما خواهان شنیدن نظرات دیگران در مورد بازخوردهای کارهایتان هستید، پس باید تحمل شنیدن و پذیرش هر نوع نظر منفی را داشته باشید.
حقیقت این است که برای هر کسی شنیدن یا خواندن نظرات منفی در مورد کارش، سخت است. شنیدن نظرات منفی در مورد کار یا اثر یک نفر، می‌تواند به راحتی به اعتبار و قدر شخصی فرد ضربه بزند و باعث ایجاد احساس بی لیاقتی دز فرد شود.
اما بسیاری هنرمندان و نویسنده‌های به نام یا حتی شرکت‌های مطرح و بزرگ، علیرغم شنیدن و خواندن انتقادات تند و صریح، موفق شده‌اند. پس چگونه بیاموزیم که بدون اینکه به هم بریزیم، انتقادات منفی را بپذیریم؟
1- فقط شما پیوند عاطفی با کار و اثر خود دارید
وقتی یک اثر جدید خلق می‌کنید، طبیعی است که به آن افتخار کنید. اگر این کار در حد رنگ آمیزی نرده‌ها یا حصار یک باغ باشد، باز هم یک رضایت خاطری در شما ایجاد می‌شود. هرقدر کاری که انجام می‌دهید وقت و انرژی بیشتری از شما بگیرد و بیشتر روی آن کار کنید به همان اندازه بیشتر به آن افتخار می‌کنید و به آن وابسته می‌شوید.
طبیعی است که کسانی که شما از آنها می‌خواهید تا نظرشان را در مورد کارتان بگویند، پیوند احساسی همانند شما با کارتان نداشته باشد. شما نظر آنها را خواسته‌اید، آنها هم نظرشان را می‌گویند.
آنها ساعت‌ها وقت‌شان را مثل شما روی آن کار نگذاشته‌اند، بنا بر این نظر آنها بی‌طرفانه و بی تعصب است. پس به جای اینکه در قبال نظریات منفی موضع گیری کنید، سعی کنید شما هم به کارتان از دریچه دید کسی که تعصب خاصی ندارد، نگاه کنید.
2 - اکثر مردم دشمنی ندارند
اگر کسی در مورد کار شما نظر منفی داد، به راحتی می‌توانید متوجه منظور او بشوید.
مسلما اکثر مردم با نیت بد و از روی دشمنی نظر بد نمی‌دهند. بلکه بیشتر کسانی که حتی نظر خوبی نمی‌دهند با هدف و نیت کمک به شما در جهت پیشرفت کارتان اینگونه اعلام نظر می‌کنند. البته اغلب کسانی که با این نیت مثبت، شما را نقد می‌کنند حتما لااقل به یک نکته مثبت کار اشاره می‌کنند زیرا قصد رنجاندن شما را ندارند بلکه می‌خواهند به تمام توانایی‌های بالقوه خود نایل شوید.
این تیپ آدمها اگر کار شما به نظرشان کاملا وحشتناک و بد برسد، احتمالا از اعلام نظر خودداری می‌کنند.
3 - منفی‌ها را به مثبت تبدیل کنید
وقتی کسی انتقاد سازنده‌ای از کار شما می‌کند، اگر به آن با ذهنیت درست نگاه کنید می‌توانید آن انتقاد منفی را به نقطه نظری مثبت تبدیل کنید.
به عنوان مثال، تصور کنید کسی در مورد داستان کوتاهی که شما نوشته‌اید بگوید " به اندازه کافی توصیفی نیست" شما می‌توانید با خودتان بگویید" تو تصور خوب و کافی برای نوشتن یک داستان کوتاه نداشتی"، که با این شیوه فقط به ارزش‌های خود آسیب وارد می‌کنید.
در این موقعیت بهتر است دست به کار شده و با اعمال تغییرات لازم و رفع اشکالات آن، یک داستان کوتاه توصیفی خوب از آن بسازید.
زمانی که شما از یک انتقاد منفی یک استفاده مثبت ‌کنید، می‌بینید که می‌توانید به چیزهایی بزرگ‌تر از تصورات خود دست پیدا کنید.
4 - بدخواهان را نادیده بگیرید
گرچه همانطور که اشاره شد بیشتر مردم از روی بدخواهی و دشمنی کار شما را نقد نمی‌کنند، اما همانطور که هر قانونی استثنا دارد، کسانی هم هستند که از روی بدخواهی طوری رفتار می‌کنند که در دیگران احساس بدی ایجاد می‌کنند و انتقادات این آدمها معمولا به نیت ممانعت از پیشرفت و موفقیت دیگران است.
این نوع انتقادها احتمالا به علت این است که این آدمها هیچوقت در زنددگی خویش موفقیتی نداشته‌اند. به همین دلیل هیچگاه نباید توقع داشته باشید در قبال کارهای شما مثبت برخورد کنند.
در مواجهه با این انتقادات غرض ورزانه بهترین کار نادیده گرفتن آن است. همت خود را بر انتقادات سازنده بگذارید که ارایه کنندگان آن خواهان رشد و موفقیت شما هستند.
آگاهی نظرات و انتقادات دیگران، به شرط اینکه از روی غرض ورزی نباشد، می‌تواند بسیار سازنده بوده و باعث رشد و بهبود کار بشود
آیا تا به حال نظر کسی را در مورد یکی از کارها و آثار خود پرسیده‌اید؟ مثلا، ممکن است نظر کسی را در مورد آهنگی که نوشته‌اید یا نقاشی که کشیده‌اید، بپرسید. اگر شما خواهان شنیدن نظرات دیگران در مورد بازخوردهای کارهایتان هستید، پس باید تحمل شنیدن و پذیرش هر نوع نظر منفی را داشته باشید.
حقیقت این است که برای هر کسی شنیدن یا خواندن نظرات منفی در مورد کارش، سخت است. شنیدن نظرات منفی در مورد کار یا اثر یک نفر، می‌تواند به راحتی به اعتبار و قدر شخصی فرد ضربه بزند و باعث ایجاد احساس بی لیاقتی دز فرد شود.
اما بسیاری هنرمندان و نویسنده‌های به نام یا حتی شرکت‌های مطرح و بزرگ، علیرغم شنیدن و خواندن انتقادات تند و صریح، موفق شده‌اند. پس چگونه بیاموزیم که بدون اینکه به هم بریزیم، انتقادات منفی را بپذیریم؟
1- فقط شما پیوند عاطفی با کار و اثر خود دارید
وقتی یک اثر جدید خلق می‌کنید، طبیعی است که به آن افتخار کنید. اگر این کار در حد رنگ آمیزی نرده‌ها یا حصار یک باغ باشد، باز هم یک رضایت خاطری در شما ایجاد می‌شود. هرقدر کاری که انجام می‌دهید وقت و انرژی بیشتری از شما بگیرد و بیشتر روی آن کار کنید به همان اندازه بیشتر به آن افتخار می‌کنید و به آن وابسته می‌شوید.
طبیعی است که کسانی که شما از آنها می‌خواهید تا نظرشان را در مورد کارتان بگویند، پیوند احساسی همانند شما با کارتان نداشته باشد. شما نظر آنها را خواسته‌اید، آنها هم نظرشان را می‌گویند.
آنها ساعت‌ها وقت‌شان را مثل شما روی آن کار نگذاشته‌اند، بنا بر این نظر آنها بی‌طرفانه و بی تعصب است. پس به جای اینکه در قبال نظریات منفی موضع گیری کنید، سعی کنید شما هم به کارتان از دریچه دید کسی که تعصب خاصی ندارد، نگاه کنید.
2 - اکثر مردم دشمنی ندارند
اگر کسی در مورد کار شما نظر منفی داد، به راحتی می‌توانید متوجه منظور او بشوید.
مسلما اکثر مردم با نیت بد و از روی دشمنی نظر بد نمی‌دهند. بلکه بیشتر کسانی که حتی نظر خوبی نمی‌دهند با هدف و نیت کمک به شما در جهت پیشرفت کارتان اینگونه اعلام نظر می‌کنند. البته اغلب کسانی که با این نیت مثبت، شما را نقد می‌کنند حتما لااقل به یک نکته مثبت کار اشاره می‌کنند زیرا قصد رنجاندن شما را ندارند بلکه می‌خواهند به تمام توانایی‌های بالقوه خود نایل شوید.
این تیپ آدمها اگر کار شما به نظرشان کاملا وحشتناک و بد برسد، احتمالا از اعلام نظر خودداری می‌کنند.
3 - منفی‌ها را به مثبت تبدیل کنید
وقتی کسی انتقاد سازنده‌ای از کار شما می‌کند، اگر به آن با ذهنیت درست نگاه کنید می‌توانید آن انتقاد منفی را به نقطه نظری مثبت تبدیل کنید.
به عنوان مثال، تصور کنید کسی در مورد داستان کوتاهی که شما نوشته‌اید بگوید " به اندازه کافی توصیفی نیست" شما می‌توانید با خودتان بگویید" تو تصور خوب و کافی برای نوشتن یک داستان کوتاه نداشتی"، که با این شیوه فقط به ارزش‌های خود آسیب وارد می‌کنید.
در این موقعیت بهتر است دست به کار شده و با اعمال تغییرات لازم و رفع اشکالات آن، یک داستان کوتاه توصیفی خوب از آن بسازید.
زمانی که شما از یک انتقاد منفی یک استفاده مثبت ‌کنید، می‌بینید که می‌توانید به چیزهایی بزرگ‌تر از تصورات خود دست پیدا کنید.
4 - بدخواهان را نادیده بگیرید
گرچه همانطور که اشاره شد بیشتر مردم از روی بدخواهی و دشمنی کار شما را نقد نمی‌کنند، اما همانطور که هر قانونی استثنا دارد، کسانی هم هستند که از روی بدخواهی طوری رفتار می‌کنند که در دیگران احساس بدی ایجاد می‌کنند و انتقادات این آدمها معمولا به نیت ممانعت از پیشرفت و موفقیت دیگران است.
این نوع انتقادها احتمالا به علت این است که این آدمها هیچوقت در زنددگی خویش موفقیتی نداشته‌اند. به همین دلیل هیچگاه نباید توقع داشته باشید در قبال کارهای شما مثبت برخورد کنند.
در مواجهه با این انتقادات غرض ورزانه بهترین کار نادیده گرفتن آن است. همت خود را بر انتقادات سازنده بگذارید که ارایه کنندگان آن خواهان رشد و موفقیت شما هستند.
آگاهی نظرات و انتقادات دیگران، به شرط اینکه از روی غرض ورزی نباشد، می‌تواند بسیار سازنده بوده و باعث رشد و بهبود کار بشود
آیا تا به حال نظر کسی را در مورد یکی از کارها و آثار خود پرسیده‌اید؟ مثلا، ممکن است نظر کسی را در مورد آهنگی که نوشته‌اید یا نقاشی که کشیده‌اید، بپرسید. اگر شما خواهان شنیدن نظرات دیگران در مورد بازخوردهای کارهایتان هستید، پس باید تحمل شنیدن و پذیرش هر نوع نظر منفی را داشته باشید.
حقیقت این است که برای هر کسی شنیدن یا خواندن نظرات منفی در مورد کارش، سخت است. شنیدن نظرات منفی در مورد کار یا اثر یک نفر، می‌تواند به راحتی به اعتبار و قدر شخصی فرد ضربه بزند و باعث ایجاد احساس بی لیاقتی دز فرد شود.
اما بسیاری هنرمندان و نویسنده‌های به نام یا حتی شرکت‌های مطرح و بزرگ، علیرغم شنیدن و خواندن انتقادات تند و صریح، موفق شده‌اند. پس چگونه بیاموزیم که بدون اینکه به هم بریزیم، انتقادات منفی را بپذیریم؟
1- فقط شما پیوند عاطفی با کار و اثر خود دارید
وقتی یک اثر جدید خلق می‌کنید، طبیعی است که به آن افتخار کنید. اگر این کار در حد رنگ آمیزی نرده‌ها یا حصار یک باغ باشد، باز هم یک رضایت خاطری در شما ایجاد می‌شود. هرقدر کاری که انجام می‌دهید وقت و انرژی بیشتری از شما بگیرد و بیشتر روی آن کار کنید به همان اندازه بیشتر به آن افتخار می‌کنید و به آن وابسته می‌شوید.
طبیعی است که کسانی که شما از آنها می‌خواهید تا نظرشان را در مورد کارتان بگویند، پیوند احساسی همانند شما با کارتان نداشته باشد. شما نظر آنها را خواسته‌اید، آنها هم نظرشان را می‌گویند.
آنها ساعت‌ها وقت‌شان را مثل شما روی آن کار نگذاشته‌اند، بنا بر این نظر آنها بی‌طرفانه و بی تعصب است. پس به جای اینکه در قبال نظریات منفی موضع گیری کنید، سعی کنید شما هم به کارتان از دریچه دید کسی که تعصب خاصی ندارد، نگاه کنید.
2 - اکثر مردم دشمنی ندارند
اگر کسی در مورد کار شما نظر منفی داد، به راحتی می‌توانید متوجه منظور او بشوید.
مسلما اکثر مردم با نیت بد و از روی دشمنی نظر بد نمی‌دهند. بلکه بیشتر کسانی که حتی نظر خوبی نمی‌دهند با هدف و نیت کمک به شما در جهت پیشرفت کارتان اینگونه اعلام نظر می‌کنند. البته اغلب کسانی که با این نیت مثبت، شما را نقد می‌کنند حتما لااقل به یک نکته مثبت کار اشاره می‌کنند زیرا قصد رنجاندن شما را ندارند بلکه می‌خواهند به تمام توانایی‌های بالقوه خود نایل شوید.
این تیپ آدمها اگر کار شما به نظرشان کاملا وحشتناک و بد برسد، احتمالا از اعلام نظر خودداری می‌کنند.
3 - منفی‌ها را به مثبت تبدیل کنید
وقتی کسی انتقاد سازنده‌ای از کار شما می‌کند، اگر به آن با ذهنیت درست نگاه کنید می‌توانید آن انتقاد منفی را به نقطه نظری مثبت تبدیل کنید.
به عنوان مثال، تصور کنید کسی در مورد داستان کوتاهی که شما نوشته‌اید بگوید " به اندازه کافی توصیفی نیست" شما می‌توانید با خودتان بگویید" تو تصور خوب و کافی برای نوشتن یک داستان کوتاه نداشتی"، که با این شیوه فقط به ارزش‌های خود آسیب وارد می‌کنید.
در این موقعیت بهتر است دست به کار شده و با اعمال تغییرات لازم و رفع اشکالات آن، یک داستان کوتاه توصیفی خوب از آن بسازید.
زمانی که شما از یک انتقاد منفی یک استفاده مثبت ‌کنید، می‌بینید که می‌توانید به چیزهایی بزرگ‌تر از تصورات خود دست پیدا کنید.
4 - بدخواهان را نادیده بگیرید
گرچه همانطور که اشاره شد بیشتر مردم از روی بدخواهی و دشمنی کار شما را نقد نمی‌کنند، اما همانطور که هر قانونی استثنا دارد، کسانی هم هستند که از روی بدخواهی طوری رفتار می‌کنند که در دیگران احساس بدی ایجاد می‌کنند و انتقادات این آدمها معمولا به نیت ممانعت از پیشرفت و موفقیت دیگران است.
این نوع انتقادها احتمالا به علت این است که این آدمها هیچوقت در زنددگی خویش موفقیتی نداشته‌اند. به همین دلیل هیچگاه نباید توقع داشته باشید در قبال کارهای شما مثبت برخورد کنند.
در مواجهه با این انتقادات غرض ورزانه بهترین کار نادیده گرفتن آن است. همت خود را بر انتقادات سازنده بگذارید که ارایه کنندگان آن خواهان رشد و موفقیت شما هستند.
آگاهی نظرات و انتقادات دیگران، به شرط اینکه از روی غرض ورزی نباشد، می‌تواند بسیار سازنده بوده و باعث رشد و بهبود کار بشود
آیا تا به حال نظر کسی را در مورد یکی از کارها و آثار خود پرسیده‌اید؟ مثلا، ممکن است نظر کسی را در مورد آهنگی که نوشته‌اید یا نقاشی که کشیده‌اید، بپرسید. اگر شما خواهان شنیدن نظرات دیگران در مورد بازخوردهای کارهایتان هستید، پس باید تحمل شنیدن و پذیرش هر نوع نظر منفی را داشته باشید.
حقیقت این است که برای هر کسی شنیدن یا خواندن نظرات منفی در مورد کارش، سخت است. شنیدن نظرات منفی در مورد کار یا اثر یک نفر، می‌تواند به راحتی به اعتبار و قدر شخصی فرد ضربه بزند و باعث ایجاد احساس بی لیاقتی دز فرد شود.
اما بسیاری هنرمندان و نویسنده‌های به نام یا حتی شرکت‌های مطرح و بزرگ، علیرغم شنیدن و خواندن انتقادات تند و صریح، موفق شده‌اند. پس چگونه بیاموزیم که بدون اینکه به هم بریزیم، انتقادات منفی را بپذیریم؟
1- فقط شما پیوند عاطفی با کار و اثر خود دارید
وقتی یک اثر جدید خلق می‌کنید، طبیعی است که به آن افتخار کنید. اگر این کار در حد رنگ آمیزی نرده‌ها یا حصار یک باغ باشد، باز هم یک رضایت خاطری در شما ایجاد می‌شود. هرقدر کاری که انجام می‌دهید وقت و انرژی بیشتری از شما بگیرد و بیشتر روی آن کار کنید به همان اندازه بیشتر به آن افتخار می‌کنید و به آن وابسته می‌شوید.
طبیعی است که کسانی که شما از آنها می‌خواهید تا نظرشان را در مورد کارتان بگویند، پیوند احساسی همانند شما با کارتان نداشته باشد. شما نظر آنها را خواسته‌اید، آنها هم نظرشان را می‌گویند.
آنها ساعت‌ها وقت‌شان را مثل شما روی آن کار نگذاشته‌اند، بنا بر این نظر آنها بی‌طرفانه و بی تعصب است. پس به جای اینکه در قبال نظریات منفی موضع گیری کنید، سعی کنید شما هم به کارتان از دریچه دید کسی که تعصب خاصی ندارد، نگاه کنید.
2 - اکثر مردم دشمنی ندارند
اگر کسی در مورد کار شما نظر منفی داد، به راحتی می‌توانید متوجه منظور او بشوید.
مسلما اکثر مردم با نیت بد و از روی دشمنی نظر بد نمی‌دهند. بلکه بیشتر کسانی که حتی نظر خوبی نمی‌دهند با هدف و نیت کمک به شما در جهت پیشرفت کارتان اینگونه اعلام نظر می‌کنند. البته اغلب کسانی که با این نیت مثبت، شما را نقد می‌کنند حتما لااقل به یک نکته مثبت کار اشاره می‌کنند زیرا قصد رنجاندن شما را ندارند بلکه می‌خواهند به تمام توانایی‌های بالقوه خود نایل شوید.
این تیپ آدمها اگر کار شما به نظرشان کاملا وحشتناک و بد برسد، احتمالا از اعلام نظر خودداری می‌کنند.
3 - منفی‌ها را به مثبت تبدیل کنید
وقتی کسی انتقاد سازنده‌ای از کار شما می‌کند، اگر به آن با ذهنیت درست نگاه کنید می‌توانید آن انتقاد منفی را به نقطه نظری مثبت تبدیل کنید.
به عنوان مثال، تصور کنید کسی در مورد داستان کوتاهی که شما نوشته‌اید بگوید " به اندازه کافی توصیفی نیست" شما می‌توانید با خودتان بگویید" تو تصور خوب و کافی برای نوشتن یک داستان کوتاه نداشتی"، که با این شیوه فقط به ارزش‌های خود آسیب وارد می‌کنید.
در این موقعیت بهتر است دست به کار شده و با اعمال تغییرات لازم و رفع اشکالات آن، یک داستان کوتاه توصیفی خوب از آن بسازید.
زمانی که شما از یک انتقاد منفی یک استفاده مثبت ‌کنید، می‌بینید که می‌توانید به چیزهایی بزرگ‌تر از تصورات خود دست پیدا کنید.
4 - بدخواهان را نادیده بگیرید
گرچه همانطور که اشاره شد بیشتر مردم از روی بدخواهی و دشمنی کار شما را نقد نمی‌کنند، اما همانطور که هر قانونی استثنا دارد، کسانی هم هستند که از روی بدخواهی طوری رفتار می‌کنند که در دیگران احساس بدی ایجاد می‌کنند و انتقادات این آدمها معمولا به نیت ممانعت از پیشرفت و موفقیت دیگران است.
این نوع انتقادها احتمالا به علت این است که این آدمها هیچوقت در زنددگی خویش موفقیتی نداشته‌اند. به همین دلیل هیچگاه نباید توقع داشته باشید در قبال کارهای شما مثبت برخورد کنند.
در مواجهه با این انتقادات غرض ورزانه بهترین کار نادیده گرفتن آن است. همت خود را بر انتقادات سازنده بگذارید که ارایه کنندگان آن خواهان رشد و موفقیت شما هستند.
آگاهی نظرات و انتقادات دیگران، به شرط اینکه از روی غرض ورزی نباشد، می‌تواند بسیار سازنده بوده و باعث رشد و بهبود کار بشود
آیا تا به حال نظر کسی را در مورد یکی از کارها و آثار خود پرسیده‌اید؟ مثلا، ممکن است نظر کسی را در مورد آهنگی که نوشته‌اید یا نقاشی که کشیده‌اید، بپرسید. اگر شما خواهان شنیدن نظرات دیگران در مورد بازخوردهای کارهایتان هستید، پس باید تحمل شنیدن و پذیرش هر نوع نظر منفی را داشته باشید.
حقیقت این است که برای هر کسی شنیدن یا خواندن نظرات منفی در مورد کارش، سخت است. شنیدن نظرات منفی در مورد کار یا اثر یک نفر، می‌تواند به راحتی به اعتبار و قدر شخصی فرد ضربه بزند و باعث ایجاد احساس بی لیاقتی دز فرد شود.
اما بسیاری هنرمندان و نویسنده‌های به نام یا حتی شرکت‌های مطرح و بزرگ، علیرغم شنیدن و خواندن انتقادات تند و صریح، موفق شده‌اند. پس چگونه بیاموزیم که بدون اینکه به هم بریزیم، انتقادات منفی را بپذیریم؟
1- فقط شما پیوند عاطفی با کار و اثر خود دارید
وقتی یک اثر جدید خلق می‌کنید، طبیعی است که به آن افتخار کنید. اگر این کار در حد رنگ آمیزی نرده‌ها یا حصار یک باغ باشد، باز هم یک رضایت خاطری در شما ایجاد می‌شود. هرقدر کاری که انجام می‌دهید وقت و انرژی بیشتری از شما بگیرد و بیشتر روی آن کار کنید به همان اندازه بیشتر به آن افتخار می‌کنید و به آن وابسته می‌شوید.
طبیعی است که کسانی که شما از آنها می‌خواهید تا نظرشان را در مورد کارتان بگویند، پیوند احساسی همانند شما با کارتان نداشته باشد. شما نظر آنها را خواسته‌اید، آنها هم نظرشان را می‌گویند.
آنها ساعت‌ها وقت‌شان را مثل شما روی آن کار نگذاشته‌اند، بنا بر این نظر آنها بی‌طرفانه و بی تعصب است. پس به جای اینکه در قبال نظریات منفی موضع گیری کنید، سعی کنید شما هم به کارتان از دریچه دید کسی که تعصب خاصی ندارد، نگاه کنید.
2 - اکثر مردم دشمنی ندارند
اگر کسی در مورد کار شما نظر منفی داد، به راحتی می‌توانید متوجه منظور او بشوید.
مسلما اکثر مردم با نیت بد و از روی دشمنی نظر بد نمی‌دهند. بلکه بیشتر کسانی که حتی نظر خوبی نمی‌دهند با هدف و نیت کمک به شما در جهت پیشرفت کارتان اینگونه اعلام نظر می‌کنند. البته اغلب کسانی که با این نیت مثبت، شما را نقد می‌کنند حتما لااقل به یک نکته مثبت کار اشاره می‌کنند زیرا قصد رنجاندن شما را ندارند بلکه می‌خواهند به تمام توانایی‌های بالقوه خود نایل شوید.
این تیپ آدمها اگر کار شما به نظرشان کاملا وحشتناک و بد برسد، احتمالا از اعلام نظر خودداری می‌کنند.
3 - منفی‌ها را به مثبت تبدیل کنید
وقتی کسی انتقاد سازنده‌ای از کار شما می‌کند، اگر به آن با ذهنیت درست نگاه کنید می‌توانید آن انتقاد منفی را به نقطه نظری مثبت تبدیل کنید.
به عنوان مثال، تصور کنید کسی در مورد داستان کوتاهی که شما نوشته‌اید بگوید " به اندازه کافی توصیفی نیست" شما می‌توانید با خودتان بگویید" تو تصور خوب و کافی برای نوشتن یک داستان کوتاه نداشتی"، که با این شیوه فقط به ارزش‌های خود آسیب وارد می‌کنید.
در این موقعیت بهتر است دست به کار شده و با اعمال تغییرات لازم و رفع اشکالات آن، یک داستان کوتاه توصیفی خوب از آن بسازید.
زمانی که شما از یک انتقاد منفی یک استفاده مثبت ‌کنید، می‌بینید که می‌توانید به چیزهایی بزرگ‌تر از تصورات خود دست پیدا کنید.
4 - بدخواهان را نادیده بگیرید
گرچه همانطور که اشاره شد بیشتر مردم از روی بدخواهی و دشمنی کار شما را نقد نمی‌کنند، اما همانطور که هر قانونی استثنا دارد، کسانی هم هستند که از روی بدخواهی طوری رفتار می‌کنند که در دیگران احساس بدی ایجاد می‌کنند و انتقادات این آدمها معمولا به نیت ممانعت از پیشرفت و موفقیت دیگران است.
این نوع انتقادها احتمالا به علت این است که این آدمها هیچوقت در زنددگی خویش موفقیتی نداشته‌اند. به همین دلیل هیچگاه نباید توقع داشته باشید در قبال کارهای شما مثبت برخورد کنند.
در مواجهه با این انتقادات غرض ورزانه بهترین کار نادیده گرفتن آن است. همت خود را بر انتقادات سازنده بگذارید که ارایه کنندگان آن خواهان رشد و موفقیت شما هستند.
آگاهی نظرات و انتقادات دیگران، به شرط اینکه از روی غرض ورزی نباشد، می‌تواند بسیار سازنده بوده و باعث رشد و بهبود کار بشود
آیا تا به حال نظر کسی را در مورد یکی از کارها و آثار خود پرسیده‌اید؟ مثلا، ممکن است نظر کسی را در مورد آهنگی که نوشته‌اید یا نقاشی که کشیده‌اید، بپرسید. اگر شما خواهان شنیدن نظرات دیگران در مورد بازخوردهای کارهایتان هستید، پس باید تحمل شنیدن و پذیرش هر نوع نظر منفی را داشته باشید.
حقیقت این است که برای هر کسی شنیدن یا خواندن نظرات منفی در مورد کارش، سخت است. شنیدن نظرات منفی در مورد کار یا اثر یک نفر، می‌تواند به راحتی به اعتبار و قدر شخصی فرد ضربه بزند و باعث ایجاد احساس بی لیاقتی دز فرد شود.
اما بسیاری هنرمندان و نویسنده‌های به نام یا حتی شرکت‌های مطرح و بزرگ، علیرغم شنیدن و خواندن انتقادات تند و صریح، موفق شده‌اند. پس چگونه بیاموزیم که بدون اینکه به هم بریزیم، انتقادات منفی را بپذیریم؟
1- فقط شما پیوند عاطفی با کار و اثر خود دارید
وقتی یک اثر جدید خلق می‌کنید، طبیعی است که به آن افتخار کنید. اگر این کار در حد رنگ آمیزی نرده‌ها یا حصار یک باغ باشد، باز هم یک رضایت خاطری در شما ایجاد می‌شود. هرقدر کاری که انجام می‌دهید وقت و انرژی بیشتری از شما بگیرد و بیشتر روی آن کار کنید به همان اندازه بیشتر به آن افتخار می‌کنید و به آن وابسته می‌شوید.
طبیعی است که کسانی که شما از آنها می‌خواهید تا نظرشان را در مورد کارتان بگویند، پیوند احساسی همانند شما با کارتان نداشته باشد. شما نظر آنها را خواسته‌اید، آنها هم نظرشان را می‌گویند.
آنها ساعت‌ها وقت‌شان را مثل شما روی آن کار نگذاشته‌اند، بنا بر این نظر آنها بی‌طرفانه و بی تعصب است. پس به جای اینکه در قبال نظریات منفی موضع گیری کنید، سعی کنید شما هم به کارتان از دریچه دید کسی که تعصب خاصی ندارد، نگاه کنید.
2 - اکثر مردم دشمنی ندارند
اگر کسی در مورد کار شما نظر منفی داد، به راحتی می‌توانید متوجه منظور او بشوید.
مسلما اکثر مردم با نیت بد و از روی دشمنی نظر بد نمی‌دهند. بلکه بیشتر کسانی که حتی نظر خوبی نمی‌دهند با هدف و نیت کمک به شما در جهت پیشرفت کارتان اینگونه اعلام نظر می‌کنند. البته اغلب کسانی که با این نیت مثبت، شما را نقد می‌کنند حتما لااقل به یک نکته مثبت کار اشاره می‌کنند زیرا قصد رنجاندن شما را ندارند بلکه می‌خواهند به تمام توانایی‌های بالقوه خود نایل شوید.
این تیپ آدمها اگر کار شما به نظرشان کاملا وحشتناک و بد برسد، احتمالا از اعلام نظر خودداری می‌کنند.
3 - منفی‌ها را به مثبت تبدیل کنید
وقتی کسی انتقاد سازنده‌ای از کار شما می‌کند، اگر به آن با ذهنیت درست نگاه کنید می‌توانید آن انتقاد منفی را به نقطه نظری مثبت تبدیل کنید.
به عنوان مثال، تصور کنید کسی در مورد داستان کوتاهی که شما نوشته‌اید بگوید " به اندازه کافی توصیفی نیست" شما می‌توانید با خودتان بگویید" تو تصور خوب و کافی برای نوشتن یک داستان کوتاه نداشتی"، که با این شیوه فقط به ارزش‌های خود آسیب وارد می‌کنید.
در این موقعیت بهتر است دست به کار شده و با اعمال تغییرات لازم و رفع اشکالات آن، یک داستان کوتاه توصیفی خوب از آن بسازید.
زمانی که شما از یک انتقاد منفی یک استفاده مثبت ‌کنید، می‌بینید که می‌توانید به چیزهایی بزرگ‌تر از تصورات خود دست پیدا کنید.
4 - بدخواهان را نادیده بگیرید
گرچه همانطور که اشاره شد بیشتر مردم از روی بدخواهی و دشمنی کار شما را نقد نمی‌کنند، اما همانطور که هر قانونی استثنا دارد، کسانی هم هستند که از روی بدخواهی طوری رفتار می‌کنند که در دیگران احساس بدی ایجاد می‌کنند و انتقادات این آدمها معمولا به نیت ممانعت از پیشرفت و موفقیت دیگران است.
این نوع انتقادها احتمالا به علت این است که این آدمها هیچوقت در زنددگی خویش موفقیتی نداشته‌اند. به همین دلیل هیچگاه نباید توقع داشته باشید در قبال کارهای شما مثبت برخورد کنند.
در مواجهه با این انتقادات غرض ورزانه بهترین کار نادیده گرفتن آن است. همت خود را بر انتقادات سازنده بگذارید که ارایه کنندگان آن خواهان رشد و موفقیت شما هستند.
آگاهی نظرات و انتقادات دیگران، به شرط اینکه از روی غرض ورزی نباشد، می‌تواند بسیار سازنده بوده و باعث رشد و بهبود کار بشود
آیا تا به حال نظر کسی را در مورد یکی از کارها و آثار خود پرسیده‌اید؟ مثلا، ممکن است نظر کسی را در مورد آهنگی که نوشته‌اید یا نقاشی که کشیده‌اید، بپرسید. اگر شما خواهان شنیدن نظرات دیگران در مورد بازخوردهای کارهایتان هستید، پس باید تحمل شنیدن و پذیرش هر نوع نظر منفی را داشته باشید.
حقیقت این است که برای هر کسی شنیدن یا خواندن نظرات منفی در مورد کارش، سخت است. شنیدن نظرات منفی در مورد کار یا اثر یک نفر، می‌تواند به راحتی به اعتبار و قدر شخصی فرد ضربه بزند و باعث ایجاد احساس بی لیاقتی دز فرد شود.
اما بسیاری هنرمندان و نویسنده‌های به نام یا حتی شرکت‌های مطرح و بزرگ، علیرغم شنیدن و خواندن انتقادات تند و صریح، موفق شده‌اند. پس چگونه بیاموزیم که بدون اینکه به هم بریزیم، انتقادات منفی را بپذیریم؟
1- فقط شما پیوند عاطفی با کار و اثر خود دارید
وقتی یک اثر جدید خلق می‌کنید، طبیعی است که به آن افتخار کنید. اگر این کار در حد رنگ آمیزی نرده‌ها یا حصار یک باغ باشد، باز هم یک رضایت خاطری در شما ایجاد می‌شود. هرقدر کاری که انجام می‌دهید وقت و انرژی بیشتری از شما بگیرد و بیشتر روی آن کار کنید به همان اندازه بیشتر به آن افتخار می‌کنید و به آن وابسته می‌شوید.
طبیعی است که کسانی که شما از آنها می‌خواهید تا نظرشان را در مورد کارتان بگویند، پیوند احساسی همانند شما با کارتان نداشته باشد. شما نظر آنها را خواسته‌اید، آنها هم نظرشان را می‌گویند.
آنها ساعت‌ها وقت‌شان را مثل شما روی آن کار نگذاشته‌اند، بنا بر این نظر آنها بی‌طرفانه و بی تعصب است. پس به جای اینکه در قبال نظریات منفی موضع گیری کنید، سعی کنید شما هم به کارتان از دریچه دید کسی که تعصب خاصی ندارد، نگاه کنید.
2 - اکثر مردم دشمنی ندارند
اگر کسی در مورد کار شما نظر منفی داد، به راحتی می‌توانید متوجه منظور او بشوید.
مسلما اکثر مردم با نیت بد و از روی دشمنی نظر بد نمی‌دهند. بلکه بیشتر کسانی که حتی نظر خوبی نمی‌دهند با هدف و نیت کمک به شما در جهت پیشرفت کارتان اینگونه اعلام نظر می‌کنند. البته اغلب کسانی که با این نیت مثبت، شما را نقد می‌کنند حتما لااقل به یک نکته مثبت کار اشاره می‌کنند زیرا قصد رنجاندن شما را ندارند بلکه می‌خواهند به تمام توانایی‌های بالقوه خود نایل شوید.
این تیپ آدمها اگر کار شما به نظرشان کاملا وحشتناک و بد برسد، احتمالا از اعلام نظر خودداری می‌کنند.
3 - منفی‌ها را به مثبت تبدیل کنید
وقتی کسی انتقاد سازنده‌ای از کار شما می‌کند، اگر به آن با ذهنیت درست نگاه کنید می‌توانید آن انتقاد منفی را به نقطه نظری مثبت تبدیل کنید.
به عنوان مثال، تصور کنید کسی در مورد داستان کوتاهی که شما نوشته‌اید بگوید " به اندازه کافی توصیفی نیست" شما می‌توانید با خودتان بگویید" تو تصور خوب و کافی برای نوشتن یک داستان کوتاه نداشتی"، که با این شیوه فقط به ارزش‌های خود آسیب وارد می‌کنید.
در این موقعیت بهتر است دست به کار شده و با اعمال تغییرات لازم و رفع اشکالات آن، یک داستان کوتاه توصیفی خوب از آن بسازید.
زمانی که شما از یک انتقاد منفی یک استفاده مثبت ‌کنید، می‌بینید که می‌توانید به چیزهایی بزرگ‌تر از تصورات خود دست پیدا کنید.
4 - بدخواهان را نادیده بگیرید
گرچه همانطور که اشاره شد بیشتر مردم از روی بدخواهی و دشمنی کار شما را نقد نمی‌کنند، اما همانطور که هر قانونی استثنا دارد، کسانی هم هستند که از روی بدخواهی طوری رفتار می‌کنند که در دیگران احساس بدی ایجاد می‌کنند و انتقادات این آدمها معمولا به نیت ممانعت از پیشرفت و موفقیت دیگران است.
این نوع انتقادها احتمالا به علت این است که این آدمها هیچوقت در زنددگی خویش موفقیتی نداشته‌اند. به همین دلیل هیچگاه نباید توقع داشته باشید در قبال کارهای شما مثبت برخورد کنند.
در مواجهه با این انتقادات غرض ورزانه بهترین کار نادیده گرفتن آن است. همت خود را بر انتقادات سازنده بگذارید که ارایه کنندگان آن خواهان رشد و موفقیت شما هستند.
آگاهی نظرات و انتقادات دیگران، به شرط اینکه از روی غرض ورزی نباشد، می‌تواند بسیار سازنده بوده و باعث رشد و بهبود کار بشود
آیا تا به حال نظر کسی را در مورد یکی از کارها و آثار خود پرسیده‌اید؟ مثلا، ممکن است نظر کسی را در مورد آهنگی که نوشته‌اید یا نقاشی که کشیده‌اید، بپرسید. اگر شما خواهان شنیدن نظرات دیگران در مورد بازخوردهای کارهایتان هستید، پس باید تحمل شنیدن و پذیرش هر نوع نظر منفی را داشته باشید.
حقیقت این است که برای هر کسی شنیدن یا خواندن نظرات منفی در مورد کارش، سخت است. شنیدن نظرات منفی در مورد کار یا اثر یک نفر، می‌تواند به راحتی به اعتبار و قدر شخصی فرد ضربه بزند و باعث ایجاد احساس بی لیاقتی دز فرد شود.
اما بسیاری هنرمندان و نویسنده‌های به نام یا حتی شرکت‌های مطرح و بزرگ، علیرغم شنیدن و خواندن انتقادات تند و صریح، موفق شده‌اند. پس چگونه بیاموزیم که بدون اینکه به هم بریزیم، انتقادات منفی را بپذیریم؟
1- فقط شما پیوند عاطفی با کار و اثر خود دارید
وقتی یک اثر جدید خلق می‌کنید، طبیعی است که به آن افتخار کنید. اگر این کار در حد رنگ آمیزی نرده‌ها یا حصار یک باغ باشد، باز هم یک رضایت خاطری در شما ایجاد می‌شود. هرقدر کاری که انجام می‌دهید وقت و انرژی بیشتری از شما بگیرد و بیشتر روی آن کار کنید به همان اندازه بیشتر به آن افتخار می‌کنید و به آن وابسته می‌شوید.
طبیعی است که کسانی که شما از آنها می‌خواهید تا نظرشان را در مورد کارتان بگویند، پیوند احساسی همانند شما با کارتان نداشته باشد. شما نظر آنها را خواسته‌اید، آنها هم نظرشان را می‌گویند.
آنها ساعت‌ها وقت‌شان را مثل شما روی آن کار نگذاشته‌اند، بنا بر این نظر آنها بی‌طرفانه و بی تعصب است. پس به جای اینکه در قبال نظریات منفی موضع گیری کنید، سعی کنید شما هم به کارتان از دریچه دید کسی که تعصب خاصی ندارد، نگاه کنید.
2 - اکثر مردم دشمنی ندارند
اگر کسی در مورد کار شما نظر منفی داد، به راحتی می‌توانید متوجه منظور او بشوید.
مسلما اکثر مردم با نیت بد و از روی دشمنی نظر بد نمی‌دهند. بلکه بیشتر کسانی که حتی نظر خوبی نمی‌دهند با هدف و نیت کمک به شما در جهت پیشرفت کارتان اینگونه اعلام نظر می‌کنند. البته اغلب کسانی که با این نیت مثبت، شما را نقد می‌کنند حتما لااقل به یک نکته مثبت کار اشاره می‌کنند زیرا قصد رنجاندن شما را ندارند بلکه می‌خواهند به تمام توانایی‌های بالقوه خود نایل شوید.
این تیپ آدمها اگر کار شما به نظرشان کاملا وحشتناک و بد برسد، احتمالا از اعلام نظر خودداری می‌کنند.
3 - منفی‌ها را به مثبت تبدیل کنید
وقتی کسی انتقاد سازنده‌ای از کار شما می‌کند، اگر به آن با ذهنیت درست نگاه کنید می‌توانید آن انتقاد منفی را به نقطه نظری مثبت تبدیل کنید.
به عنوان مثال، تصور کنید کسی در مورد داستان کوتاهی که شما نوشته‌اید بگوید " به اندازه کافی توصیفی نیست" شما می‌توانید با خودتان بگویید" تو تصور خوب و کافی برای نوشتن یک داستان کوتاه نداشتی"، که با این شیوه فقط به ارزش‌های خود آسیب وارد می‌کنید.
در این موقعیت بهتر است دست به کار شده و با اعمال تغییرات لازم و رفع اشکالات آن، یک داستان کوتاه توصیفی خوب از آن بسازید.
زمانی که شما از یک انتقاد منفی یک استفاده مثبت ‌کنید، می‌بینید که می‌توانید به چیزهایی بزرگ‌تر از تصورات خود دست پیدا کنید.
4 - بدخواهان را نادیده بگیرید
گرچه همانطور که اشاره شد بیشتر مردم از روی بدخواهی و دشمنی کار شما را نقد نمی‌کنند، اما همانطور که هر قانونی استثنا دارد، کسانی هم هستند که از روی بدخواهی طوری رفتار می‌کنند که در دیگران احساس بدی ایجاد می‌کنند و انتقادات این آدمها معمولا به نیت ممانعت از پیشرفت و موفقیت دیگران است.
این نوع انتقادها احتمالا به علت این است که این آدمها هیچوقت در زنددگی خویش موفقیتی ن

نوشته شده در سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب:,ساعت 21:55 توسط mohammad pezhman| |

در حال حاضر بیش از 6 میلیون اختراع وجود دارد که توماس ادیسون با 1093 اختراع رکورد دار این زمینه است.

- نور می تواند دور کره زمین (خط استوا) را 7.5 بار در 1 ثانیه طی کند.

- الكترون معنای یونانی كهربا است. كهربا ماده ای است كه در هنگام سایش به پارچه پشمی باردار شده و خرده های كوچك كاه را جذب می كند. این ربایش به علت نیرویی مرموز اتفاق می افتد كه یونانیان آن را الكتریسیته نامیده اند.

- یکی از شدیدترین نعره ها در بین حیوانات، به شیر آفریقایی تعلق دارد. صدای نعره آنها تا سه کیلومتری شنیده می شود. اسب آبی هم جزو حیواناتی است که دارای نعره بلندی می باشد ، تا آنجا که حیوانات آبی در زیر آب نعره آنها را می شنوند ولی با همه این اوصاف، شدیدترین نعره ها متعلق به وال ها می باشد. آنها می توانند نعره ای معادل دویست دیسیبل تولید کنند. این نعره از صدای موتور یک جت نیز بیشتر است.

- شهر ممنوع واقع در پكن در كشور چین بزرگ ترین قصر پادشاهی جهان است. این قصر شامل هفده قصر و پنج تالار می باشد.

- وقتی یك نوزاد در حال گریه است، با صدای ش..ش.. شما آرام خواهد شد و این به این دلیل صدای آبی است كه اطراف نوزاد را در دل مادر گرفته است.در ضمن این یكی از دلایلی است كه نشان می دهد چرا صدای ساحل دریا به انسان آرامش می دهد.

- وقتی یک سیب گندیده را بین سیب های سالم قرار می دهیم، بقیه سیب ها هم می گندند. دلیل این است كه سیب گندیده یك نوع گاز ﴿ethylene) از خود منتشرمی کند كه باعث گندیدن بقیه سیب ها می شود.

- گرمی تابستان به دلیل نزدیكی زمین به خورشید نیست بلكه به علت 23.5 درجه كجی زمین است.

- لایه ازن فقط به اندازه دو سكه که بر روی هم قرار بگیرند، ضخامت دارد.

- اگر سوراخی به مركز زمین زده و از این سر تا آن سر کره زمین را بکنیم و سنگی را در این سوراخ رها کنیم، سرعت سنگ با رسیدن به مركز زمین زیاد گشته و با گذشتن از مركز كم می شود.

- علت شوری آب دریا این است که قسمتی از نمك موجود در آن از طریق فعالیت های آتشفشانی زیر آبی وارد آب می شود اما قسمت اعظم این نمك مربوط به فرسایش پوسته زمین یا خاك است. املاح معدنی موجود در خاك در آب باران حل شده و از طریق رودخانه ها به دریاها منتقل می گردند. زمانی كه بر اثر تابش نور خورشید قسمتی از آب دریا بخار می شود، نمكی كه در آن وجود دارد، بر جای می ماند و این امر باعث می گردد كه تراكم نمك موجود در آب افزایش یابد.امروزه میزان املاح معدنی موجود در آب دریاهای آزاد جهان 3.5 در صد است كه بیشتر آن را سدیم كلراید یا همان نمك طعام ﴿CINa) تشكیل می دهد.

- یكی از حقایق اصلی زندگی روزمره این است كه آب و روغن با هم آمیخته نمی شوند. بیشتر ادویه جات تند از نظر ساختار شیمیایی "روغن پایه" می باشند، بنابراین نوشیدن آب پس خوردن فلفل یا ادویه تند بی حاصل است. بهترین راه حل برای بر طرف كردن تندی از دهان خوردن چیزی است كه چربی را به خود جذب كند و در این بین نان یا هر چیزی كه نشاسته داشته باشد ، نتیجه خوبی خواهد داشت.راه حل دیگر بعد از خوردن نان، نوشیدن شیر است. هر چند كه شیر از لحاظ ساختار "آب پایه" است اما دارای ماده ای شبیه به پاك كننده ﴿detergent) است كه مانند صابون با روغن یا چربی در می آمیزد و آن را می شوید و از بین می برد .

- اشعه X از بلور الماس عبور نمی‌كند و منعكس می‌شود. از این خاصیت می‌توان در تشخیص الماس حقیقی از نوع بدل آن استفاده نمود.

- طول تقریبی رود نیل که بزرگترین رود جهان است، حدود 6600 کلیومتر است.

- اسکناس از کلمه "اسیکناچیا" گرفته شده که کلمه ای روسی بوده و چون تلفظ آن برای فارسی زبانان مشکل است، آن را ساده کرده و به نام اسکناس می خوانند . اولین پول رسمی کاغذی توسط بانک شاهنشاهی، در سال 1269 شمسی در تهران انتشار یافت . در سال 1309 شمسی طبق قانون ، حق انتشار اسکناس از بانک شاهنشاهی اخذ و به بانک ملی ایران واگذار گردید . واحد پول ایران در دوره قاجاریه ، تومان بود . یک تومان معادل ده قران و برابر ده هزار دینار بود. در سال 1308 شمسی به موجب قانون، پول ایران تغییر یافت و واحد پول به ریال تبدیل شد ولی هنوز کلمه تومان به قوت خود باقی است و به معنی ده ریال به کار برده می شود .

- بر اساس یك داستان مشهور، یكی از دوندگان در سال 490 قبل از میلاد، خبر پیروزی آتنی ها بر پارسیان در ماراتن را به شهر آتن رساند. وی پس از رساندن خبر از خستگی بر زمین افتاد و جان سپرد.امروزه به یادبود این دونده و دوی مرگ آور او، در مسابقات دو و میدانی رشته ای به نام ماراتن برگزار می شود كه دوندگان در آن مسافتی حدود 42 كیلو متر را می دوند.

- دیوار چین دو هزار و 200 سال پیش ساخته شده و طول آن به دو هزار و 710 کیلومتر می رسد. ارتفاع این دیوار بین پنج تا 9 متر بوده و پهنای آن به چهار و نیم متر می رسد.

- طول ساحل دریای خزر در حدود 7000 کیلومتر است . هزار کیلومتر از این مسافت برای ایران استدر حال حاضر بیش از 6 میلیون اختراع وجود دارد که توماس ادیسون با 1093 اختراع رکورد دار این زمینه است.

- نور می تواند دور کره زمین (خط استوا) را 7.5 بار در 1 ثانیه طی کند.

- الكترون معنای یونانی كهربا است. كهربا ماده ای است كه در هنگام سایش به پارچه پشمی باردار شده و خرده های كوچك كاه را جذب می كند. این ربایش به علت نیرویی مرموز اتفاق می افتد كه یونانیان آن را الكتریسیته نامیده اند.

- یکی از شدیدترین نعره ها در بین حیوانات، به شیر آفریقایی تعلق دارد. صدای نعره آنها تا سه کیلومتری شنیده می شود. اسب آبی هم جزو حیواناتی است که دارای نعره بلندی می باشد ، تا آنجا که حیوانات آبی در زیر آب نعره آنها را می شنوند ولی با همه این اوصاف، شدیدترین نعره ها متعلق به وال ها می باشد. آنها می توانند نعره ای معادل دویست دیسیبل تولید کنند. این نعره از صدای موتور یک جت نیز بیشتر است.

- شهر ممنوع واقع در پكن در كشور چین بزرگ ترین قصر پادشاهی جهان است. این قصر شامل هفده قصر و پنج تالار می باشد.

- وقتی یك نوزاد در حال گریه است، با صدای ش..ش.. شما آرام خواهد شد و این به این دلیل صدای آبی است كه اطراف نوزاد را در دل مادر گرفته است.در ضمن این یكی از دلایلی است كه نشان می دهد چرا صدای ساحل دریا به انسان آرامش می دهد.

- وقتی یک سیب گندیده را بین سیب های سالم قرار می دهیم، بقیه سیب ها هم می گندند. دلیل این است كه سیب گندیده یك نوع گاز ﴿ethylene) از خود منتشرمی کند كه باعث گندیدن بقیه سیب ها می شود.

- گرمی تابستان به دلیل نزدیكی زمین به خورشید نیست بلكه به علت 23.5 درجه كجی زمین است.

- لایه ازن فقط به اندازه دو سكه که بر روی هم قرار بگیرند، ضخامت دارد.

- اگر سوراخی به مركز زمین زده و از این سر تا آن سر کره زمین را بکنیم و سنگی را در این سوراخ رها کنیم، سرعت سنگ با رسیدن به مركز زمین زیاد گشته و با گذشتن از مركز كم می شود.

- علت شوری آب دریا این است که قسمتی از نمك موجود در آن از طریق فعالیت های آتشفشانی زیر آبی وارد آب می شود اما قسمت اعظم این نمك مربوط به فرسایش پوسته زمین یا خاك است. املاح معدنی موجود در خاك در آب باران حل شده و از طریق رودخانه ها به دریاها منتقل می گردند. زمانی كه بر اثر تابش نور خورشید قسمتی از آب دریا بخار می شود، نمكی كه در آن وجود دارد، بر جای می ماند و این امر باعث می گردد كه تراكم نمك موجود در آب افزایش یابد.امروزه میزان املاح معدنی موجود در آب دریاهای آزاد جهان 3.5 در صد است كه بیشتر آن را سدیم كلراید یا همان نمك طعام ﴿CINa) تشكیل می دهد.

- یكی از حقایق اصلی زندگی روزمره این است كه آب و روغن با هم آمیخته نمی شوند. بیشتر ادویه جات تند از نظر ساختار شیمیایی "روغن پایه" می باشند، بنابراین نوشیدن آب پس خوردن فلفل یا ادویه تند بی حاصل است. بهترین راه حل برای بر طرف كردن تندی از دهان خوردن چیزی است كه چربی را به خود جذب كند و در این بین نان یا هر چیزی كه نشاسته داشته باشد ، نتیجه خوبی خواهد داشت.راه حل دیگر بعد از خوردن نان، نوشیدن شیر است. هر چند كه شیر از لحاظ ساختار "آب پایه" است اما دارای ماده ای شبیه به پاك كننده ﴿detergent) است كه مانند صابون با روغن یا چربی در می آمیزد و آن را می شوید و از بین می برد .

- اشعه X از بلور الماس عبور نمی‌كند و منعكس می‌شود. از این خاصیت می‌توان در تشخیص الماس حقیقی از نوع بدل آن استفاده نمود.

- طول تقریبی رود نیل که بزرگترین رود جهان است، حدود 6600 کلیومتر است.

- اسکناس از کلمه "اسیکناچیا" گرفته شده که کلمه ای روسی بوده و چون تلفظ آن برای فارسی زبانان مشکل است، آن را ساده کرده و به نام اسکناس می خوانند . اولین پول رسمی کاغذی توسط بانک شاهنشاهی، در سال 1269 شمسی در تهران انتشار یافت . در سال 1309 شمسی طبق قانون ، حق انتشار اسکناس از بانک شاهنشاهی اخذ و به بانک ملی ایران واگذار گردید . واحد پول ایران در دوره قاجاریه ، تومان بود . یک تومان معادل ده قران و برابر ده هزار دینار بود. در سال 1308 شمسی به موجب قانون، پول ایران تغییر یافت و واحد پول به ریال تبدیل شد ولی هنوز کلمه تومان به قوت خود باقی است و به معنی ده ریال به کار برده می شود .

- بر اساس یك داستان مشهور، یكی از دوندگان در سال 490 قبل از میلاد، خبر پیروزی آتنی ها بر پارسیان در ماراتن را به شهر آتن رساند. وی پس از رساندن خبر از خستگی بر زمین افتاد و جان سپرد.امروزه به یادبود این دونده و دوی مرگ آور او، در مسابقات دو و میدانی رشته ای به نام ماراتن برگزار می شود كه دوندگان در آن مسافتی حدود 42 كیلو متر را می دوند.

- دیوار چین دو هزار و 200 سال پیش ساخته شده و طول آن به دو هزار و 710 کیلومتر می رسد. ارتفاع این دیوار بین پنج تا 9 متر بوده و پهنای آن به چهار و نیم متر می رسد.

- طول ساحل دریای خزر در حدود 7000 کیلومتر است . هزار کیلومتر از این مسافت برای ایران استدر حال حاضر بیش از 6 میلیون اختراع وجود دارد که توماس ادیسون با 1093 اختراع رکورد دار این زمینه است.

- نور می تواند دور کره زمین (خط استوا) را 7.5 بار در 1 ثانیه طی کند.

- الكترون معنای یونانی كهربا است. كهربا ماده ای است كه در هنگام سایش به پارچه پشمی باردار شده و خرده های كوچك كاه را جذب می كند. این ربایش به علت نیرویی مرموز اتفاق می افتد كه یونانیان آن را الكتریسیته نامیده اند.

- یکی از شدیدترین نعره ها در بین حیوانات، به شیر آفریقایی تعلق دارد. صدای نعره آنها تا سه کیلومتری شنیده می شود. اسب آبی هم جزو حیواناتی است که دارای نعره بلندی می باشد ، تا آنجا که حیوانات آبی در زیر آب نعره آنها را می شنوند ولی با همه این اوصاف، شدیدترین نعره ها متعلق به وال ها می باشد. آنها می توانند نعره ای معادل دویست دیسیبل تولید کنند. این نعره از صدای موتور یک جت نیز بیشتر است.

- شهر ممنوع واقع در پكن در كشور چین بزرگ ترین قصر پادشاهی جهان است. این قصر شامل هفده قصر و پنج تالار می باشد.

- وقتی یك نوزاد در حال گریه است، با صدای ش..ش.. شما آرام خواهد شد و این به این دلیل صدای آبی است كه اطراف نوزاد را در دل مادر گرفته است.در ضمن این یكی از دلایلی است كه نشان می دهد چرا صدای ساحل دریا به انسان آرامش می دهد.

- وقتی یک سیب گندیده را بین سیب های سالم قرار می دهیم، بقیه سیب ها هم می گندند. دلیل این است كه سیب گندیده یك نوع گاز ﴿ethylene) از خود منتشرمی کند كه باعث گندیدن بقیه سیب ها می شود.

- گرمی تابستان به دلیل نزدیكی زمین به خورشید نیست بلكه به علت 23.5 درجه كجی زمین است.

- لایه ازن فقط به اندازه دو سكه که بر روی هم قرار بگیرند، ضخامت دارد.

- اگر سوراخی به مركز زمین زده و از این سر تا آن سر کره زمین را بکنیم و سنگی را در این سوراخ رها کنیم، سرعت سنگ با رسیدن به مركز زمین زیاد گشته و با گذشتن از مركز كم می شود.

- علت شوری آب دریا این است که قسمتی از نمك موجود در آن از طریق فعالیت های آتشفشانی زیر آبی وارد آب می شود اما قسمت اعظم این نمك مربوط به فرسایش پوسته زمین یا خاك است. املاح معدنی موجود در خاك در آب باران حل شده و از طریق رودخانه ها به دریاها منتقل می گردند. زمانی كه بر اثر تابش نور خورشید قسمتی از آب دریا بخار می شود، نمكی كه در آن وجود دارد، بر جای می ماند و این امر باعث می گردد كه تراكم نمك موجود در آب افزایش یابد.امروزه میزان املاح معدنی موجود در آب دریاهای آزاد جهان 3.5 در صد است كه بیشتر آن را سدیم كلراید یا همان نمك طعام ﴿CINa) تشكیل می دهد.

- یكی از حقایق اصلی زندگی روزمره این است كه آب و روغن با هم آمیخته نمی شوند. بیشتر ادویه جات تند از نظر ساختار شیمیایی "روغن پایه" می باشند، بنابراین نوشیدن آب پس خوردن فلفل یا ادویه تند بی حاصل است. بهترین راه حل برای بر طرف كردن تندی از دهان خوردن چیزی است كه چربی را به خود جذب كند و در این بین نان یا هر چیزی كه نشاسته داشته باشد ، نتیجه خوبی خواهد داشت.راه حل دیگر بعد از خوردن نان، نوشیدن شیر است. هر چند كه شیر از لحاظ ساختار "آب پایه" است اما دارای ماده ای شبیه به پاك كننده ﴿detergent) است كه مانند صابون با روغن یا چربی در می آمیزد و آن را می شوید و از بین می برد .

- اشعه X از بلور الماس عبور نمی‌كند و منعكس می‌شود. از این خاصیت می‌توان در تشخیص الماس حقیقی از نوع بدل آن استفاده نمود.

- طول تقریبی رود نیل که بزرگترین رود جهان است، حدود 6600 کلیومتر است.

- اسکناس از کلمه "اسیکناچیا" گرفته شده که کلمه ای روسی بوده و چون تلفظ آن برای فارسی زبانان مشکل است، آن را ساده کرده و به نام اسکناس می خوانند . اولین پول رسمی کاغذی توسط بانک شاهنشاهی، در سال 1269 شمسی در تهران انتشار یافت . در سال 1309 شمسی طبق قانون ، حق انتشار اسکناس از بانک شاهنشاهی اخذ و به بانک ملی ایران واگذار گردید . واحد پول ایران در دوره قاجاریه ، تومان بود . یک تومان معادل ده قران و برابر ده هزار دینار بود. در سال 1308 شمسی به موجب قانون، پول ایران تغییر یافت و واحد پول به ریال تبدیل شد ولی هنوز کلمه تومان به قوت خود باقی است و به معنی ده ریال به کار برده می شود .

- بر اساس یك داستان مشهور، یكی از دوندگان در سال 490 قبل از میلاد، خبر پیروزی آتنی ها بر پارسیان در ماراتن را به شهر آتن رساند. وی پس از رساندن خبر از خستگی بر زمین افتاد و جان سپرد.امروزه به یادبود این دونده و دوی مرگ آور او، در مسابقات دو و میدانی رشته ای به نام ماراتن برگزار می شود كه دوندگان در آن مسافتی حدود 42 كیلو متر را می دوند.

- دیوار چین دو هزار و 200 سال پیش ساخته شده و طول آن به دو هزار و 710 کیلومتر می رسد. ارتفاع این دیوار بین پنج تا 9 متر بوده و پهنای آن به چهار و نیم متر می رسد.

- طول ساحل دریای خزر در حدود 7000 کیلومتر است . هزار کیلومتر از این مسافت برای ایران استدر حال حاضر بیش از 6 میلیون اختراع وجود دارد که توماس ادیسون با 1093 اختراع رکورد دار این زمینه است.

- نور می تواند دور کره زمین (خط استوا) را 7.5 بار در 1 ثانیه طی کند.

- الكترون معنای یونانی كهربا است. كهربا ماده ای است كه در هنگام سایش به پارچه پشمی باردار شده و خرده های كوچك كاه را جذب می كند. این ربایش به علت نیرویی مرموز اتفاق می افتد كه یونانیان آن را الكتریسیته نامیده اند.

- یکی از شدیدترین نعره ها در بین حیوانات، به شیر آفریقایی تعلق دارد. صدای نعره آنها تا سه کیلومتری شنیده می شود. اسب آبی هم جزو حیواناتی است که دارای نعره بلندی می باشد ، تا آنجا که حیوانات آبی در زیر آب نعره آنها را می شنوند ولی با همه این اوصاف، شدیدترین نعره ها متعلق به وال ها می باشد. آنها می توانند نعره ای معادل دویست دیسیبل تولید کنند. این نعره از صدای موتور یک جت نیز بیشتر است.

- شهر ممنوع واقع در پكن در كشور چین بزرگ ترین قصر پادشاهی جهان است. این قصر شامل هفده قصر و پنج تالار می باشد.

- وقتی یك نوزاد در حال گریه است، با صدای ش..ش.. شما آرام خواهد شد و این به این دلیل صدای آبی است كه اطراف نوزاد را در دل مادر گرفته است.در ضمن این یكی از دلایلی است كه نشان می دهد چرا صدای ساحل دریا به انسان آرامش می دهد.

- وقتی یک سیب گندیده را بین سیب های سالم قرار می دهیم، بقیه سیب ها هم می گندند. دلیل این است كه سیب گندیده یك نوع گاز ﴿ethylene) از خود منتشرمی کند كه باعث گندیدن بقیه سیب ها می شود.

- گرمی تابستان به دلیل نزدیكی زمین به خورشید نیست بلكه به علت 23.5 درجه كجی زمین است.

- لایه ازن فقط به اندازه دو سكه که بر روی هم قرار بگیرند، ضخامت دارد.

- اگر سوراخی به مركز زمین زده و از این سر تا آن سر کره زمین را بکنیم و سنگی را در این سوراخ رها کنیم، سرعت سنگ با رسیدن به مركز زمین زیاد گشته و با گذشتن از مركز كم می شود.

- علت شوری آب دریا این است که قسمتی از نمك موجود در آن از طریق فعالیت های آتشفشانی زیر آبی وارد آب می شود اما قسمت اعظم این نمك مربوط به فرسایش پوسته زمین یا خاك است. املاح معدنی موجود در خاك در آب باران حل شده و از طریق رودخانه ها به دریاها منتقل می گردند. زمانی كه بر اثر تابش نور خورشید قسمتی از آب دریا بخار می شود، نمكی كه در آن وجود دارد، بر جای می ماند و این امر باعث می گردد كه تراكم نمك موجود در آب افزایش یابد.امروزه میزان املاح معدنی موجود در آب دریاهای آزاد جهان 3.5 در صد است كه بیشتر آن را سدیم كلراید یا همان نمك طعام ﴿CINa) تشكیل می دهد.

- یكی از حقایق اصلی زندگی روزمره این است كه آب و روغن با هم آمیخته نمی شوند. بیشتر ادویه جات تند از نظر ساختار شیمیایی "روغن پایه" می باشند، بنابراین نوشیدن آب پس خوردن فلفل یا ادویه تند بی حاصل است. بهترین راه حل برای بر طرف كردن تندی از دهان خوردن چیزی است كه چربی را به خود جذب كند و در این بین نان یا هر چیزی كه نشاسته داشته باشد ، نتیجه خوبی خواهد داشت.راه حل دیگر بعد از خوردن نان، نوشیدن شیر است. هر چند كه شیر از لحاظ ساختار "آب پایه" است اما دارای ماده ای شبیه به پاك كننده ﴿detergent) است كه مانند صابون با روغن یا چربی در می آمیزد و آن را می شوید و از بین می برد .

- اشعه X از بلور الماس عبور نمی‌كند و منعكس می‌شود. از این خاصیت می‌توان در تشخیص الماس حقیقی از نوع بدل آن استفاده نمود.

- طول تقریبی رود نیل که بزرگترین رود جهان است، حدود 6600 کلیومتر است.

- اسکناس از کلمه "اسیکناچیا" گرفته شده که کلمه ای روسی بوده و چون تلفظ آن برای فارسی زبانان مشکل است، آن را ساده کرده و به نام اسکناس می خوانند . اولین پول رسمی کاغذی توسط بانک شاهنشاهی، در سال 1269 شمسی در تهران انتشار یافت . در سال 1309 شمسی طبق قانون ، حق انتشار اسکناس از بانک شاهنشاهی اخذ و به بانک ملی ایران واگذار گردید . واحد پول ایران در دوره قاجاریه ، تومان بود . یک تومان معادل ده قران و برابر ده هزار دینار بود. در سال 1308 شمسی به موجب قانون، پول ایران تغییر یافت و واحد پول به ریال تبدیل شد ولی هنوز کلمه تومان به قوت خود باقی است و به معنی ده ریال به کار برده می شود .

- بر اساس یك داستان مشهور، یكی از دوندگان در سال 490 قبل از میلاد، خبر پیروزی آتنی ها بر پارسیان در ماراتن را به شهر آتن رساند. وی پس از رساندن خبر از خستگی بر زمین افتاد و جان سپرد.امروزه به یادبود این دونده و دوی مرگ آور او، در مسابقات دو و میدانی رشته ای به نام ماراتن برگزار می شود كه دوندگان در آن مسافتی حدود 42 كیلو متر را می دوند.

- دیوار چین دو هزار و 200 سال پیش ساخته شده و طول آن به دو هزار و 710 کیلومتر می رسد. ارتفاع این دیوار بین پنج تا 9 متر بوده و پهنای آن به چهار و نیم متر می رسد.

- طول ساحل دریای خزر در حدود 7000 کیلومتر است . هزار کیلومتر از این مسافت برای ایران استدر حال حاضر بیش از 6 میلیون اختراع وجود دارد که توماس ادیسون با 1093 اختراع رکورد دار این زمینه است.

- نور می تواند دور کره زمین (خط استوا) را 7.5 بار در 1 ثانیه طی کند.

- الكترون معنای یونانی كهربا است. كهربا ماده ای است كه در هنگام سایش به پارچه پشمی باردار شده و خرده های كوچك كاه را جذب می كند. این ربایش به علت نیرویی مرموز اتفاق می افتد كه یونانیان آن را الكتریسیته نامیده اند.

- یکی از شدیدترین نعره ها در بین حیوانات، به شیر آفریقایی تعلق دارد. صدای نعره آنها تا سه کیلومتری شنیده می شود. اسب آبی هم جزو حیواناتی است که دارای نعره بلندی می باشد ، تا آنجا که حیوانات آبی در زیر آب نعره آنها را می شنوند ولی با همه این اوصاف، شدیدترین نعره ها متعلق به وال ها می باشد. آنها می توانند نعره ای معادل دویست دیسیبل تولید کنند. این نعره از صدای موتور یک جت نیز بیشتر است.

- شهر ممنوع واقع در پكن در كشور چین بزرگ ترین قصر پادشاهی جهان است. این قصر شامل هفده قصر و پنج تالار می باشد.

- وقتی یك نوزاد در حال گریه است، با صدای ش..ش.. شما آرام خواهد شد و این به این دلیل صدای آبی است كه اطراف نوزاد را در دل مادر گرفته است.در ضمن این یكی از دلایلی است كه نشان می دهد چرا صدای ساحل دریا به انسان آرامش می دهد.

- وقتی یک سیب گندیده را بین سیب های سالم قرار می دهیم، بقیه سیب ها هم می گندند. دلیل این است كه سیب گندیده یك نوع گاز ﴿ethylene) از خود منتشرمی کند كه باعث گندیدن بقیه سیب ها می شود.

- گرمی تابستان به دلیل نزدیكی زمین به خورشید نیست بلكه به علت 23.5 درجه كجی زمین است.

- لایه ازن فقط به اندازه دو سكه که بر روی هم قرار بگیرند، ضخامت دارد.

- اگر سوراخی به مركز زمین زده و از این سر تا آن سر کره زمین را بکنیم و سنگی را در این سوراخ رها کنیم، سرعت سنگ با رسیدن به مركز زمین زیاد گشته و با گذشتن از مركز كم می شود.

- علت شوری آب دریا این است که قسمتی از نمك موجود در آن از طریق فعالیت های آتشفشانی زیر آبی وارد آب می شود اما قسمت اعظم این نمك مربوط به فرسایش پوسته زمین یا خاك است. املاح معدنی موجود در خاك در آب باران حل شده و از طریق رودخانه ها به دریاها منتقل می گردند. زمانی كه بر اثر تابش نور خورشید قسمتی از آب دریا بخار می شود، نمكی كه در آن وجود دارد، بر جای می ماند و این امر باعث می گردد كه تراكم نمك موجود در آب افزایش یابد.امروزه میزان املاح معدنی موجود در آب دریاهای آزاد جهان 3.5 در صد است كه بیشتر آن را سدیم كلراید یا همان نمك طعام ﴿CINa) تشكیل می دهد.

- یكی از حقایق اصلی زندگی روزمره این است كه آب و روغن با هم آمیخته نمی شوند. بیشتر ادویه جات تند از نظر ساختار شیمیایی "روغن پایه" می باشند، بنابراین نوشیدن آب پس خوردن فلفل یا ادویه تند بی حاصل است. بهترین راه حل برای بر طرف كردن تندی از دهان خوردن چیزی است كه چربی را به خود جذب كند و در این بین نان یا هر چیزی كه نشاسته داشته باشد ، نتیجه خوبی خواهد داشت.راه حل دیگر بعد از خوردن نان، نوشیدن شیر است. هر چند كه شیر از لحاظ ساختار "آب پایه" است اما دارای ماده ای شبیه به پاك كننده ﴿detergent) است كه مانند صابون با روغن یا چربی در می آمیزد و آن را می شوید و از بین می برد .

- اشعه X از بلور الماس عبور نمی‌كند و منعكس می‌شود. از این خاصیت می‌توان در تشخیص الماس حقیقی از نوع بدل آن استفاده نمود.

- طول تقریبی رود نیل که بزرگترین رود جهان است، حدود 6600 کلیومتر است.

- اسکناس از کلمه "اسیکناچیا" گرفته شده که کلمه ای روسی بوده و چون تلفظ آن برای فارسی زبانان مشکل است، آن را ساده کرده و به نام اسکناس می خوانند . اولین پول رسمی کاغذی توسط بانک شاهنشاهی، در سال 1269 شمسی در تهران انتشار یافت . در سال 1309 شمسی طبق قانون ، حق انتشار اسکناس از بانک شاهنشاهی اخذ و به بانک ملی ایران واگذار گردید . واحد پول ایران در دوره قاجاریه ، تومان بود . یک تومان معادل ده قران و برابر ده هزار دینار بود. در سال 1308 شمسی به موجب قانون، پول ایران تغییر یافت و واحد پول به ریال تبدیل شد ولی هنوز کلمه تومان به قوت خود باقی است و به معنی ده ریال به کار برده می شود .

- بر اساس یك داستان مشهور، یكی از دوندگان در سال 490 قبل از میلاد، خبر پیروزی آتنی ها بر پارسیان در ماراتن را به شهر آتن رساند. وی پس از رساندن خبر از خستگی بر زمین افتاد و جان سپرد.امروزه به یادبود این دونده و دوی مرگ آور او، در مسابقات دو و میدانی رشته ای به نام ماراتن برگزار می شود كه دوندگان در آن مسافتی حدود 42 كیلو متر را می دوند.

- دیوار چین دو هزار و 200 سال پیش ساخته شده و طول آن به دو هزار و 710 کیلومتر می رسد. ارتفاع این دیوار بین پنج تا 9 متر بوده و پهنای آن به چهار و نیم متر می رسد.

- طول ساحل دریای خزر در حدود 7000 کیلومتر است . هزار کیلومتر از این مسافت برای ایران استدر حال حاضر بیش از 6 میلیون اختراع وجود دارد که توماس ادیسون با 1093 اختراع رکورد دار این زمینه است.

- نور می تواند دور کره زمین (خط استوا) را 7.5 بار در 1 ثانیه طی کند.

- الكترون معنای یونانی كهربا است. كهربا ماده ای است كه در هنگام سایش به پارچه پشمی باردار شده و خرده های كوچك كاه را جذب می كند. این ربایش به علت نیرویی مرموز اتفاق می افتد كه یونانیان آن را الكتریسیته نامیده اند.

- یکی از شدیدترین نعره ها در بین حیوانات، به شیر آفریقایی تعلق دارد. صدای نعره آنها تا سه کیلومتری شنیده می شود. اسب آبی هم جزو حیواناتی است که دارای نعره بلندی می باشد ، تا آنجا که حیوانات آبی در زیر آب نعره آنها را می شنوند ولی با همه این اوصاف، شدیدترین نعره ها متعلق به وال ها می باشد. آنها می توانند نعره ای معادل دویست دیسیبل تولید کنند. این نعره از صدای موتور یک جت نیز بیشتر است.

- شهر ممنوع واقع در پكن در كشور چین بزرگ ترین قصر پادشاهی جهان است. این قصر شامل هفده قصر و پنج تالار می باشد.

- وقتی یك نوزاد در حال گریه است، با صدای ش..ش.. شما آرام خواهد شد و این به این دلیل صدای آبی است كه اطراف نوزاد را در دل مادر گرفته است.در ضمن این یكی از دلایلی است كه نشان می دهد چرا صدای ساحل دریا به انسان آرامش می دهد.

- وقتی یک سیب گندیده را بین سیب های سالم قرار می دهیم، بقیه سیب ها هم می گندند. دلیل این است كه سیب گندیده یك نوع گاز ﴿ethylene) از خود منتشرمی کند كه باعث گندیدن بقیه سیب ها می شود.

- گرمی تابستان به دلیل نزدیكی زمین به خورشید نیست بلكه به علت 23.5 درجه كجی زمین است.

- لایه ازن فقط به اندازه دو سكه که بر روی هم قرار بگیرند، ضخامت دارد.

- اگر سوراخی به مركز زمین زده و از این سر تا آن سر کره زمین را بکنیم و سنگی را در این سوراخ رها کنیم، سرعت سنگ با رسیدن به مركز زمین زیاد گشته و با گذشتن از مركز كم می شود.

- علت شوری آب دریا این است که قسمتی از نمك موجود در آن از طریق فعالیت های آتشفشانی زیر آبی وارد آب می شود اما قسمت اعظم این نمك مربوط به فرسایش پوسته زمین یا خاك است. املاح معدنی موجود در خاك در آب باران حل شده و از طریق رودخانه ها به دریاها منتقل می گردند. زمانی كه بر اثر تابش نور خورشید قسمتی از آب دریا بخار می شود، نمكی كه در آن وجود دارد، بر جای می ماند و این امر باعث می گردد كه تراكم نمك موجود در آب افزایش یابد.امروزه میزان املاح معدنی موجود در آب دریاهای آزاد جهان 3.5 در صد است كه بیشتر آن را سدیم كلراید یا همان نمك طعام ﴿CINa) تشكیل می دهد.

- یكی از حقایق اصلی زندگی روزمره این است كه آب و روغن با هم آمیخته نمی شوند. بیشتر ادویه جات تند از نظر ساختار شیمیایی "روغن پایه" می باشند، بنابراین نوشیدن آب پس خوردن فلفل یا ادویه تند بی حاصل است. بهترین راه حل برای بر طرف كردن تندی از دهان خوردن چیزی است كه چربی را به خود جذب كند و در این بین نان یا هر چیزی كه نشاسته داشته باشد ، نتیجه خوبی خواهد داشت.راه حل دیگر بعد از خوردن نان، نوشیدن شیر است. هر چند كه شیر از لحاظ ساختار "آب پایه" است اما دارای ماده ای شبیه به پاك كننده ﴿detergent) است كه مانند صابون با روغن یا چربی در می آمیزد و آن را می شوید و از بین می برد .

- اشعه X از بلور الماس عبور نمی‌كند و منعكس می‌شود. از این خاصیت می‌توان در تشخیص الماس حقیقی از نوع بدل آن استفاده نمود.

- طول تقریبی رود نیل که بزرگترین رود جهان است، حدود 6600 کلیومتر است.

- اسکناس از کلمه "اسیکناچیا" گرفته شده که کلمه ای روسی بوده و چون تلفظ آن برای فارسی زبانان مشکل است، آن را ساده کرده و به نام اسکناس می خوانند . اولین پول رسمی کاغذی توسط بانک شاهنشاهی، در سال 1269 شمسی در تهران انتشار یافت . در سال 1309 شمسی طبق قانون ، حق انتشار اسکناس از بانک شاهنشاهی اخذ و به بانک ملی ایران واگذار گردید . واحد پول ایران در دوره قاجاریه ، تومان بود . یک تومان معادل ده قران و برابر ده هزار دینار بود. در سال 1308 شمسی به موجب قانون، پول ایران تغییر یافت و واحد پول به ریال تبدیل شد ولی هنوز کلمه تومان به قوت خود باقی است و به معنی ده ریال به کار برده می شود .

- بر اساس یك داستان مشهور، یكی از دوندگان در سال 490 قبل از میلاد، خبر پیروزی آتنی ها بر پارسیان در ماراتن را به شهر آتن رساند. وی پس از رساندن خبر از خستگی بر زمین افتاد و جان سپرد.امروزه به یادبود این دونده و دوی مرگ آور او، در مسابقات دو و میدانی رشته ای به نام ماراتن برگزار می شود كه دوندگان در آن مسافتی حدود 42 كیلو متر را می دوند.

- دیوار چین دو هزار و 200 سال پیش ساخته شده و طول آن به دو هزار و 710 کیلومتر می رسد. ارتفاع این دیوار بین پنج تا 9 متر بوده و پهنای آن به چهار و نیم متر می رسد.

- طول ساحل دریای خزر در حدود 7000 کیلومتر است . هزار کیلومتر از این مسافت برای ایران استدر حال حاضر بیش از 6 میلیون اختراع وجود دارد که توماس ادیسون با 1093 اختراع رکورد دار این زمینه است.

- نور می تواند دور کره زمین (خط استوا) را 7.5 بار در 1 ثانیه طی کند.

- الكترون معنای یونانی كهربا است. كهربا ماده ای است كه در هنگام سایش به پارچه پشمی باردار شده و خرده های كوچك كاه را جذب می كند. این ربایش به علت نیرویی مرموز اتفاق می افتد كه یونانیان آن را الكتریسیته نامیده اند.

- یکی از شدیدترین نعره ها در بین حیوانات، به شیر آفریقایی تعلق دارد. صدای نعره آنها تا سه کیلومتری شنیده می شود. اسب آبی هم جزو حیواناتی است که دارای نعره بلندی می باشد ، تا آنجا که حیوانات آبی در زیر آب نعره آنها را می شنوند ولی با همه این اوصاف، شدیدترین نعره ها متعلق به وال ها می باشد. آنها می توانند نعره ای معادل دویست دیسیبل تولید کنند. این نعره از صدای موتور یک جت نیز بیشتر است.

- شهر ممنوع واقع در پكن در كشور چین بزرگ ترین قصر پادشاهی جهان است. این قصر شامل هفده قصر و پنج تالار می باشد.

- وقتی یك نوزاد در حال گریه است، با صدای ش..ش.. شما آرام خواهد شد و این به این دلیل صدای آبی است كه اطراف نوزاد را در دل مادر گرفته است.در ضمن این یكی از دلایلی است كه نشان می دهد چرا صدای ساحل دریا به انسان آرامش می دهد.

- وقتی یک سیب گندیده را بین سیب های سالم قرار می دهیم، بقیه سیب ها هم می گندند. دلیل این است كه سیب گندیده یك نوع گاز ﴿ethylene) از خود منتشرمی کند كه باعث گندیدن بقیه سیب ها می شود.

- گرمی تابستان به دلیل نزدیكی زمین به خورشید نیست بلكه به علت 23.5 درجه كجی زمین است.

- لایه ازن فقط به اندازه دو سكه که بر روی هم قرار بگیرند، ضخامت دارد.

- اگر سوراخی به مركز زمین زده و از این سر تا آن سر کره زمین را بکنیم و سنگی را در این سوراخ رها کنیم، سرعت سنگ با رسیدن به مركز زمین زیاد گشته و با گذشتن از مركز كم می شود.

- علت شوری آب دریا این است که قسمتی از نمك موجود در آن از طریق فعالیت های آتشفشانی زیر آبی وارد آب می شود اما قسمت اعظم این نمك مربوط به فرسایش پوسته زمین یا خاك است. املاح معدنی موجود در خاك در آب باران حل شده و از طریق رودخانه ها به دریاها منتقل می گردند. زمانی كه بر اثر تابش نور خورشید قسمتی از آب دریا بخار می شود، نمكی كه در آن وجود دارد، بر جای می ماند و این امر باعث می گردد كه تراكم نمك موجود در آب افزایش یابد.امروزه میزان املاح معدنی موجود در آب دریاهای آزاد جهان 3.5 در صد است كه بیشتر آن را سدیم كلراید یا همان نمك طعام ﴿CINa) تشكیل می دهد.

- یكی از حقایق اصلی زندگی روزمره این است كه آب و روغن با هم آمیخته نمی شوند. بیشتر ادویه جات تند از نظر ساختار شیمیایی "روغن پایه" می باشند، بنابراین نوشیدن آب پس خوردن فلفل یا ادویه تند بی حاصل است. بهترین راه حل برای بر طرف كردن تندی از دهان خوردن چیزی است كه چربی را به خود جذب كند و در این بین نان یا هر چیزی كه نشاسته داشته باشد ، نتیجه خوبی خواهد داشت.راه حل دیگر بعد از خوردن نان، نوشیدن شیر است. هر چند كه شیر از لحاظ ساختار "آب پایه" است اما دارای ماده ای شبیه به پاك كننده ﴿detergent) است كه مانند صابون با روغن یا چربی در می آمیزد و آن را می شوید و از بین می برد .

- اشعه X از بلور الماس عبور نمی‌كند و منعكس می‌شود. از این خاصیت می‌توان در تشخیص الماس حقیقی از نوع بدل آن استفاده نمود.

- طول تقریبی رود نیل که بزرگترین رود جهان است، حدود 6600 کلیومتر است.

- اسکناس از کلمه "اسیکناچیا" گرفته شده که کلمه ای روسی بوده و چون تلفظ آن برای فارسی زبانان مشکل است، آن را ساده کرده و به نام اسکناس می خوانند . اولین پول رسمی کاغذی توسط بانک شاهنشاهی، در سال 1269 شمسی در تهران انتشار یافت . در سال 1309 شمسی طبق قانون ، حق انتشار اسکناس از بانک شاهنشاهی اخذ و به بانک ملی ایران واگذار گردید . واحد پول ایران در دوره قاجاریه ، تومان بود . یک تومان معادل ده قران و برابر ده هزار دینار بود. در سال 1308 شمسی به موجب قانون، پول ایران تغییر یافت و واحد پول به ریال تبدیل شد ولی هنوز کلمه تومان به قوت خود باقی است و به معنی ده ریال به کار برده می شود .

- بر اساس یك داستان مشهور، یكی از دوندگان در سال 490 قبل از میلاد، خبر پیروزی آتنی ها بر پارسیان در ماراتن را به شهر آتن رساند. وی پس از رساندن خبر از خستگی بر زمین افتاد و جان سپرد.امروزه به یادبود این دونده و دوی مرگ آور او، در مسابقات دو و میدانی رشته ای به نام ماراتن برگزار می شود كه دوندگان در آن مسافتی حدود 42 كیلو متر را می دوند.

- دیوار چین دو هزار و 200 سال پیش ساخته شده و طول آن به دو هزار و 710 کیلومتر می رسد. ارتفاع این دیوار بین پنج تا 9 متر بوده و پهنای آن به چهار و نیم متر می رسد.

- طول ساحل دریای خزر در حدود 7000 کیلومتر است . هزار کیلومتر از این مسافت برای ایران استدر حال حاضر بیش از 6 میلیون اختراع وجود دارد که توماس ادیسون با 1093 اختراع رکورد دار این زمینه است.

- نور می تواند دور کره زمین (خط استوا) را 7.5 بار در 1 ثانیه طی کند.

- الكترون معنای یونانی كهربا است. كهربا ماده ای است كه در هنگام سایش به پارچه پشمی باردار شده و خرده های كوچك كاه را جذب می كند. این ربایش به علت نیرویی مرموز اتفاق می افتد كه یونانیان آن را الكتریسیته نامیده اند.

- یکی از شدیدترین نعره ها در بین حیوانات، به شیر آفریقایی تعلق دارد. صدای نعره آنها تا سه کیلومتری شنیده می شود. اسب آبی هم جزو حیواناتی است که دارای نعره بلندی می باشد ، تا آنجا که حیوانات آبی در زیر آب نعره آنها را می شنوند ولی با همه این اوصاف، شدیدترین نعره ها متعلق به وال ها می باشد. آنها می توانند نعره ای معادل دویست دیسیبل تولید کنند. این نعره از صدای موتور یک جت نیز بیشتر است.

- شهر ممنوع واقع در پكن در كشور چین بزرگ ترین قصر پادشاهی جهان است. این قصر شامل هفده قصر و پنج تالار می باشد.

- وقتی یك نوزاد در حال گریه است، با صدای ش..ش.. شما آرام خواهد شد و این به این دلیل صدای آبی است كه اطراف نوزاد را در دل مادر گرفته است.در ضمن این یكی از دلایلی است كه نشان می دهد چرا صدای ساحل دریا به انسان آرامش می دهد.

- وقتی یک سیب گندیده را بین سیب های سالم قرار می دهیم، بقیه سیب ها هم می گندند. دلیل این است كه سیب گندیده یك نوع گاز ﴿ethylene) از خود منتشرمی کند كه باعث گندیدن بقیه سیب ها می شود.

- گرمی تابستان به دلیل نزدیكی زمین به خورشید نیست بلكه به علت 23.5 درجه كجی زمین است.

- لایه ازن فقط به اندازه دو سكه که بر روی هم قرار بگیرند، ضخامت دارد.

- اگر سوراخی به مركز زمین زده و از این سر تا آن سر کره زمین را بکنیم و سنگی را در این سوراخ رها کنیم، سرعت سنگ با رسیدن به مركز زمین زیاد گشته و با گذشتن از مركز كم می شود.

- علت شوری آب دریا این است که قسمتی از نمك موجود در آن از طریق فعالیت های آتشفشانی زیر آبی وارد آب می شود اما قسمت اعظم این نمك مربوط به فرسایش پوسته زمین یا خاك است. املاح معدنی موجود در خاك در آب باران حل شده و از طریق رودخانه ها به دریاها منتقل می گردند. زمانی كه بر اثر تابش نور خورشید قسمتی از آب دریا بخار می شود، نمكی كه در آن وجود دارد، بر جای می ماند و این امر باعث می گردد كه تراكم نمك موجود در آب افزایش یابد.امروزه میزان املاح معدنی موجود در آب دریاهای آزاد جهان 3.5 در صد است كه بیشتر آن را سدیم كلراید یا همان نمك طعام ﴿CINa) تشكیل می دهد.

- یكی از حقایق اصلی زندگی روزمره این است كه آب و روغن با هم آمیخته نمی شوند. بیشتر ادویه جات تند از نظر ساختار شیمیایی "روغن پایه" می باشند، بنابراین نوشیدن آب پس خوردن فلفل یا ادویه تند بی حاصل است. بهترین راه حل برای بر طرف كردن تندی از دهان خوردن چیزی است كه چربی را به خود جذب كند و در این بین نان یا هر چیزی كه نشاسته داشته باشد ، نتیجه خوبی خواهد داشت.راه حل دیگر بعد از خوردن نان، نوشیدن شیر است. هر چند كه شیر از لحاظ ساختار "آب پایه" است اما دارای ماده ای شبیه به پاك كننده ﴿detergent) است كه مانند صابون با روغن یا چربی در می آمیزد و آن را می شوید و از بین می برد .

- اشعه X از بلور الماس عبور نمی‌كند و منعكس می‌شود. از این خاصیت می‌توان در تشخیص الماس حقیقی از نوع بدل آن استفاده نمود.

- طول تقریبی رود نیل که بزرگترین رود جهان است، حدود 6600 کلیومتر است.

- اسکناس از کلمه "اسیکناچیا" گرفته شده که کلمه ای روسی بوده و چون تلفظ آن برای فارسی زبانان مشکل است، آن را ساده کرده و به نام اسکناس می خوانند . اولین پول رسمی کاغذی توسط بانک شاهنشاهی، در سال 1269 شمسی در تهران انتشار یافت . در سال 1309 شمسی طبق قانون ، حق انتشار اسکناس از بانک شاهنشاهی اخذ و به بانک ملی ایران واگذار گردید . واحد پول ایران در دوره قاجاریه ، تومان بود . یک تومان معادل ده قران و برابر ده هزار دینار بود. در سال 1308 شمسی به موجب قانون، پول ایران تغییر یافت و واحد پول به ریال تبدیل شد ولی هنوز کلمه تومان به قوت خود باقی است و به معنی ده ریال به کار برده می شود .

- بر اساس یك داستان مشهور، یكی از دوندگان در سال 490 قبل از میلاد، خبر پیروزی آتنی ها بر پارسیان در ماراتن را به شهر آتن رساند. وی پس از رساندن خبر از خستگی بر زمین افتاد و جان سپرد.امروزه به یادبود این دونده و دوی مرگ آور او، در مسابقات دو و میدانی رشته ای به نام ماراتن برگزار می شود كه دوندگان در آن مسافتی حدود 42 كیلو متر را می دوند.

- دیوار چین دو هزار و 200 سال پیش ساخته شده و طول آن به دو هزار و 710 کیلومتر می رسد. ارتفاع این دیوار بین پنج تا 9 متر بوده و پهنای آن به چهار و نیم متر می رسد.

- طول ساحل دریای خزر در حدود 7000 کیلومتر است . هزار کیلومتر از این مسافت برای ایران استدر حال حاضر بیش از 6 میلیون اختراع وجود دارد که توماس ادیسون با 1093 اختراع رکورد دار این زمینه است.

- نور می تواند دور کره زمین (خط استوا) را 7.5 بار در 1 ثانیه طی کند.

- الكترون معنای یونانی كهربا است. كهربا ماده ای است كه در هنگام سایش به پارچه پشمی باردار شده و خرده های كوچك كاه را جذب می كند. این ربایش به علت نیرویی مرموز اتفاق می افتد كه یونانیان آن را الكتریسیته نامیده اند.

- یکی از شدیدترین نعره ها در بین حیوانات، به شیر آفریقایی تعلق دارد. صدای نعره آنها تا سه کیلومتری شنیده می شود. اسب آبی هم جزو حیواناتی است که دارای نعره بلندی می باشد ، تا آنجا که حیوانات آبی در زیر آب نعره آنها را می شنوند ولی با همه این اوصاف، شدیدترین نعره ها متعلق به وال ها می باشد. آنها می توانند نعره ای معادل دویست دیسیبل تولید کنند. این نعره از صدای موتور یک جت نیز بیشتر است.

- شهر ممنوع واقع در پكن در كشور چین بزرگ ترین قصر پادشاهی جهان است. این قصر شامل هفده قصر و پنج تالار می باشد.

- وقتی یك نوزاد در حال گریه است، با صدای ش..ش.. شما آرام خواهد شد و این به این دلیل صدای آبی است كه اطراف نوزاد را در دل مادر گرفته است.در ضمن این یكی از دلایلی است كه نشان می دهد چرا صدای ساحل دریا به انسان آرامش می دهد.

- وقتی یک سیب گندیده را بین سیب های سالم قرار می دهیم، بقیه سیب ها هم می گندند. دلیل این است كه سیب گندیده یك نوع گاز ﴿ethylene) از خود منتشرمی کند كه باعث گندیدن بقیه سیب ها می شود.

- گرمی تابستان به دلیل نزدیكی زمین به خورشید نیست بلكه به علت 23.5 درجه كجی زمین است.

- لایه ازن فقط به اندازه دو سكه که بر روی هم قرار بگیرند، ضخامت دارد.

- اگر سوراخی به مركز زمین زده و از این سر تا آن سر کره زمین را بکنیم و سنگی را در این سوراخ رها کنیم، سرعت سنگ با رسیدن به مركز زمین زیاد گشته و با گذشتن از مركز كم می شود.

- علت شوری آب دریا این است که قسمتی از نمك موجود در آن از طریق فعالیت های آتشفشانی زیر آبی وارد آب می شود اما قسمت اعظم این نمك مربوط به فرسایش پوسته زمین یا خاك است. املاح معدنی موجود در خاك در آب باران حل شده و از طریق رودخانه ها به دریاها منتقل می گردند. زمانی كه بر اثر تابش نور خورشید قسمتی از آب دریا بخار می شود، نمكی كه در آن وجود دارد، بر جای می ماند و این امر باعث می گردد كه تراكم نمك موجود در آب افزایش یابد.امروزه میزان املاح معدنی موجود در آب دریاهای آزاد جهان 3.5 در صد است كه بیشتر آن را سدیم كلراید یا همان نمك طعام ﴿CINa) تشكیل می دهد.

- یكی از حقایق اصلی زندگی روزمره این است كه آب و روغن با هم آمیخته نمی شوند. بیشتر ادویه جات تند از نظر ساختار شیمیایی "روغن پایه" می باشند، بنابراین نوشیدن آب پس خوردن فلفل یا ادویه تند بی حاصل است. بهترین راه حل برای بر طرف كردن تندی از دهان خوردن چیزی است كه چربی را به خود جذب كند و در این بین نان یا هر چیزی كه نشاسته داشته باشد ، نتیجه خوبی خواهد داشت.راه حل دیگر بعد از خوردن نان، نوشیدن شیر است. هر چند كه شیر از لحاظ ساختار "آب پایه" است اما دارای ماده ای شبیه به پاك كننده ﴿detergent) است كه مانند صابون با روغن یا چربی در می آمیزد و آن را می شوید و از بین می برد .

- اشعه X از بلور الماس عبور نمی‌كند و منعكس می‌شود. از این خاصیت می‌توان در تشخیص الماس حقیقی از نوع بدل آن اس

نوشته شده در سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب:,ساعت 21:33 توسط mohammad pezhman| |

پیرمردی ازپسر 10 ساله اش سوال کرد که اگر به عنوان رییس جمهور آمریکا انتخاب شود  اولین اقدام اوچه خواهدبود پسر جواب داد=من مغزرای دهندگان را معاینه خواهم کرد.

نوشته شده در دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:,ساعت 23:51 توسط mohammad pezhman| |


Power By: LoxBlog.Com